پیغام مدیر :
با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
سیاه چاله ها
نوشته شده در جمعه 15 آذر 1392
بازدید : 761
نویسنده : امیرحسین رمضانخانی

 

سياه چاله,سياه چاله چيست؟,نحوه تشکیل سياه چاله

سياه چاله چيست؟

انیشتین در سال 1915 در نظریه نسبیت عام خود از سیاه‌چاله‌ها سخن گفت. این پدیده مرموز طبیعی کماکان در کانون توجه فیزیکدانان و اخترشناسان است.


در کلامی ساده، سیاه‌چاله چیزی است که از متلاشی شدن یک ستاره بزرگ باقی می‌ماند. اگر با مفهوم "ستاره" آشنا باشید می‌دانید که ستاره جسم بزرگی است که در داخل آن همجوشی در مقیاسی بزرگ و به طور پیوسته انجام می‌شود.
به دلیل بزرگ بودن جرم ستاره‌ها و گسترده بودن گاز در ساختار آن‌ها، میدان جاذبه گرانشی همواره در تلاش برای متلاشی کردن ستاره است. از طرفی همجوشی که در مرکز ستاره انجام می‌شود عامل ایجاد ثبات در این میان است و با مقابله با میدان گرانش، ستاره را از نابودی حفظ می‌کند.


هنگام متلاشی شدن ستاره، نیروی لازم برای همجوشی نابود می‌شود. در همین حال نیروی جاذبه گرانشی ستاره، محیط را برای اعمال نیروی خود آزاد می‌بیند و شروع به جذب همه مواد و اجرام در اطراف خود می‌کند.
با پر شدن فضای درون هسته ستاره، دمای هسته افزایش می‌یابد و این امر عامل یک انفجار سهمگین است که تمام تابش‌ها و شعاع‌های انفجار آن در فضا پخش می‌شود. چیزی که از این انفجار باقی می‌ماند هسته‌ای فشرده و بسیار بزرگ است. میدان گرانش این هسته آنقدر وسیع و قوی است که حتی شعاع‌های نور نیز از در امان نیستند.


شعاع دهانه به نام "شعاع شواترزشیلد" معروف است. این نام را به افتخار اختر شناس بزرگ، کارل شواترزشیلد انتخاب کرده‌اند که به پیشرفت تئوری‌های مربوط به سیاه‌چاله کمک‌هایی کرده‌است.


در کل دو نوع سیاه‌چاله وجود دارد:
• شواترزشیلد (Schwarzchild): سیاه‌چاله غیر دوار
• کِر(Kerr): سیاه‌چاله دوار


--سیاه‌چاله کارل شواترزشیلد ساده‌ترین نوع است که در آن مرکز دوران نمی‌کند و ثابت است. این نوع سیاه‌چاله تنها دارای یک نقطه یکتایی و یک افق رویداد است.
--سیاه‌چاله‌های کِر در طبیعت به وفور یافت می‌شوند و در آن‌ها هسته دوران می کند و دلیل این دوران نیز، ستاره‌ای است که این سیاه‌چاله‌ها از آن‌ به وجود آمده‌اند.


معمولاً این ستاره‌های دوار هستند که سیاه چاله‌های کِر را بوجود می‌آورند. وقتی که ستاره‌ای دوار متلاشی می‌شود، هسته آن همچنان دوران می‌کند و به همین دلیل سیاه‌چاله بوجود آمده نیز به صورت دوار به جا می‌ماند. اگر با "اندازه حرکت دورانی" آشنا باشید این مطلب را بهتر متوجه می‌شوید.

 

سياه چاله,سياه چاله چيست؟,نحوه تشکیل سياه چاله

 
سیاه‌چاله کِر از چهار قسمت زیر تشکیل می‌شود:
• تکینگی (Singularity) : همان هسته بجا مانده از ستاره متلاشی شده‌است.
• افق رویداد: دهانه سیاه‌چاله
• کارکُره (Ergosphere): اگر یک سیاه‌چاله حرکت مداری داشته باشد، آغاز به کشیدن فضا - زمان به دور افق رویداد می‌کند. این گردش فضا به دور افق رویداد را کارکُره (ergosphere) می‌گویند و شکل بیضوی دارد.
•حد ایستائی (Static Limit): مرز بین کارکره و فضای عادی


اگر جسمی از میان کارکره عبور کند و از دوران آن انرژی کسب کند شانس فرار از سیاه‌ چاله را دارد. ولی اگر جسمی از افق رویداد گذر کند به دورن سیاه‌چاله مکیده می‌شود. در حال حاضر هیچ کدام از تئوری‌های فیزیک نمی‌تواند توضیح دهد که درون سیاه‌چاله چه اتفاقی برای ماده و انرژی می‌افتد.


با اینکه تا بحال هیچ سیاه‌چاله‌ای توسط انسان دیده نشده است، سه خاصیت اصلی سیاه‌چاله برای ما قابل اندازه‌گیری است:
• جرم
• بار الکتریکی
• اندازه حرکت دورانی


جرم سیاه‌چاله و اندازه حرکت آن را می‌توان توسط اجرام در حال حرکت اطراف آن و قوانین کپلر اندازه گرفت.
چیزی که ما به دنبالش هستیم یک ستاره یا حلقه گازی است که با رویت آن و مشاهده رفتار آن بتوانیم حضور سیاه‌چاله را تشخیص دهیم. برای مثال از مشاهده حرکت دورانی ستاره‌ای می‌فهمیم که اثری نامرئی و غیر محسوس عامل این دوران است و سپس در می‌یابیم که این اثر از جرم متراکم عظیمی می‌آید. از اینجا احتمال حضور یک سیاه‌چاله را می‌دهیم.


یک از راه‌های کشف سیاهچاله‌ها استفاده از امواج گرانشی است که هنگام فروپاشی گسیل می ‌کنند. هر جرم اختری از حیث شکل نامتقارن تششع ممکن است یک منبع قابل اکتشاف مشخص به وجود آورد.
زمانی که جسمی به درون سیاه‌چاله مکیده‌ می‌شود دمایش به هزاران درجه کلوین می‌رسد و شتاب بزرگی می‌گیرد. این اجرام امواج مختلفی را گسیل می‌کنند که ساده ترین آن اشعه ایکس است که توسط رصدخانه‌ها و آشکار‌سازهای بیرون جو قابل رویت هستند.با وجود تمام تلاش‌های دانشمدان در شناخت سیاه‌چاله‌ها، این پدیده‌های فضایی یکی از مرموزترین و جذاب‌ترین موضوعات اختر فیزیک باقی می‌مانند.


اکنون هسته‌ای که داریم یک سیاه‌چاله (Black Hole) است. اگر یک سیاه‌چاله حرکت مداری داشته باشد، آغاز به کشیدن فضا-زمان به دور افق رویداد می‌کند. این گردش فضا به دور افق رویداد را کارکُره (ergosphere) می‌گویند و شکل بیضوی دارد.
هسته ستاره متلاشی شده به عنوان مرکز سیاه‌چاله یا تکینگی (نقطه یکتایی) در نظر گرفته می‌شود. دهانه سیاه‌چاله به " افق رویداد" یا Event Horizon معروف است.


ابتدا برای فهم بهتر سیاهچاله‌ها بد نیست این را بدانید سیاهچاله‌ها به قدری متراکمند که اگر کل کرهٔ زمین قطرش به 0.9 سانتیمتر تقلیل یابد اما جرمش ثابت بماند به یک سیاهچاله تبدیل میگردد.
شاید بهتر است افق رویداد را به عنوان دهانه سایه‌چاله در نظر بگیرید که همه چیز را می‌بلعد. وقتی چیزی از افق رویداد می‌گذرد برای همیشه از بین می‌رود.


:: موضوعات مرتبط: زمین شناسی , ,
:: برچسب‌ها: سیاه چاله چیست؟ , ,



کشف راز گرم شدن حمام شیخ‌بهایی با یک شمع
نوشته شده در پنج شنبه 14 آذر 1392
بازدید : 744
نویسنده : امیرحسین رمضانخانی

 کشف راز گرم شدن حمام شیخ‌بهایی با یک شمع

بنا بر نقلی مشهور زمانی که تعدادی محقق انگلیسی می‌خواستند راز گرم شدن این حمام به کمک شمع را بفهمند با دستکاری در معماری بنا باعث شدند که شمع حمام نیز با مشکل مواجه شود و از آن زمان دیگر این شمع‌ روشن نشده‌ است.
*‌ راز حمام شیخ‌بهایی چه بود؟
ساختمان حمام شیخ بهایی مربوط به دوره صفوی – قاجار است و در تاریخ ۲۹ تیر ۱۳۷۷ با شمارهٔ ثبت ۲۰۶۳ به عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
این حمام با استفاده از یک سیستم پیچیده مهندسی به مدت طولانی تنها با یک شمع روشن می‌شده است.
درباره چگونگی گرم شدن این حمام به کمک شمع شایعات فراوانی وجود دارد، اما تنها نظریه قابل قبول درباره این حمام این است که یک سیستم سفالینه لوله کشی زیرزمینی در حد فاصل آبریزگاه مسجد جامع و این حمام وجود داشته که با روش مکش طبیعی، گازهایی مانند متان و اکسیدهای گوگردی را به مشعل خزینه حمام هدایت می‌کرده و این گازها به عنوان منبع گرما در مشعل خزینه می‌سوخته است.
این احتمال وجود دارد که این گازها به طور مستقیم از مواد زاید دفع شده در خود حمام جمع آوری می‌شده است.
در جریان مرمت خانه شیخ بهایی که در نزدیکی گرمابه قرار دارد در کف زمین تنپوشه‌های سفالی و چاه‌های مرتبطی پیدا شده که احتمال دارد مربوط به طراحی حمام باشد.
همچنین با مطالعات باستان‌شناسی در این منطقه مشخص شد که فاضلاب شهر اصفهان توسط لوله‌های جمع آوری فاضلاب وارد خزینه حمام می‌شده است.
در واقع شیخ بهایی طبق محاسباتی دقیقی خزینه حمام را به گونه‌ای طراحی کرده بود که فاضلاب این مکان تبدیل به گاز متان شود.
همچنین بخشی از لجن‌های ته نشین شده در این مکان  برای تولید بیوگاز مورد استفاده قرار می‌گرفت، بدین شکل که شیخ بهایی با محاسباتی حجم لجن مورد نیاز برای تولید بیوگاز را مشخص کرده بود و گاز تولید شده به وسیله شعله‌هایی مخزن آب حمام را گرم می‌کرد.
بنابراین آب این حمام با سیستم «دم و گاز» یعنی به کمک گاز متان فاضلاب مسجد جامع و چکیدن روغن عصارخانه شیخ بهایی (عصارخانه محلی برای تهیه روغن از دانه‌های روغن بوده است) در مجاورت حمام روشن می‌شده است.
*‌ چگونه یک شمع می‌تواند یک مخزن آب را گرم کند؟
اما سوال بعدی این است که چگونه یک شمع می‌تواند یک مخزن آب را گرم کند؟
در سال‌های اخیر یک مخترع مشهدی پس از ۳۰۰ سال با شبیه سازی حمام شیخ بهایی به راز این موضوع پی برد.
علی‌اصغر برهمند، رئیس انجمن مخترعان خراسان رضوی و طراح شبیه سازی حمام شیخ بهایی مدعی شد که منبع آب این گرمابه از طلا بوده و با توجه به این که طلا رساناترین فلز انتقال گرما است، با حرارت کم انرژی زیادی تولید و آب منبع گرم می‌شده است.
در طرح شبیه سازی شده به علت دسترسی نداشتن به طلا از مس استفاده شده که در حمام منازل هم قابل استفاده است و موجب صرفه جویی ۳۰ درصدی در مصرف سوخت می‌شود.

حمام شیخ‌بهایی,کشف راز گرم شدن حمام شیخ‌بهایی

این اثر پژوهشی که به تایید انجمن مخترعان خراسان رضوی رسیده موفق به کسب دو نشان طلای سوئیس در سال ۲۰۰۶ و مدال طلای مسکو ۲۰۰۷ شده است.
*‌ حمّام علی قلی آقا و استخری با حوضچه ضدعفونی پا
این حمام مانند دیگر بناهای تاریخی ایران دارای معماری با ارزشی دارد  و در نوع خود قابل توجه است.
از نکات بسیار با اهمیت این بنای تاریخی قرار گیری آن در دل بافت یک محله با عناصر متفاوت است و لازم به ذکر است که این حمام تا ۵۰ سال پیش مورد استفاده مردم اصفهان بوده است.
این حمام دارای فضاهای تاسیساتی مانند انبار سوخت، گاو رو (محل کشیدن آب از چاه ) و کانال‌های گربه‌رو (محل‌هایی به صورت کانال در زیر فضاهای حمام قرار گرفته که ضمن رد شدن تنبوشه‌ها حرارت را نیز به کف حمام منتقل می‌کردند) می‌شود.
بنای حمام شامل دو حمام بزرگ و کوچک و فضای چال‌حوض است.
هر یک از این دو حمام از دو بخش اصلی سربینه و گرم‌خانه تشکیل یافته است، به طوری که در آن دوره مردان و زنان به صورت جداگانه می‌توانستند از آن استفاده کنند.
شکل قاعده سربینه حمام بزرگ، به شکل هشت ضلعی منتظم طراحی شده و در اطراف سربینه سکوهایی طراحی شده که فضاهای پشت آنها با طاق‌نماهای مدور تزئین یافته و همچنین گنبد میانی سربینه بر هشت ستون بزرگ سنگی استوار است.
تزئینات سقف حمام به صورت رسمی‌بندی است و نورگیرهای سقف به صورت منظم از فضای اطراف به سمت مرکز سقف به صورت منظم طراحی شده‌اند که در مواقع مختلف روز با ایجاد سایه روشن بر زیبائی تزئینات سقف می‌افزاید.
آب این حمام از مادی منشعب از آب زاینده رود تامین می‌شده است.
حمام علی قلی آقا دارای تزئینات و نقاشی‌‌هایی از سه دوره تاریخی صفوی با تلفیقی از کاشی‌کاری و آهکبری، نقاشی و کاشی‌کاری قاجار و نقاشی کوچه بازاری دوره پهلوی است که این مجموعه تزئینات از جاذبه‌های بسیار در خور توجه این حمام تاریخی است .
از آنجا که این بنا پس از احداث در دوره‌های بعدی نیز مورد استفاده قرار می‌گرفته تعمیرات و یا الحاقاتی به صورت نادرست در بنا صورت پذیرفته است که در هنگام مرمت تمام آنها اصلاح شده و با لایه برداری بین سه تا پنج لایه پس از رسیدن به اولین لایه تزئینات دوره‌های مختلف حمام قابل دسترسی باشد.
این بنا هم اکنون به صورت موزه در معرض دید عموم گردشگران قرار گرفته است.
جالب اینجاست که در کنار استخری که افراد پس از استحمام در آن آب‌تنی می‌کردند مانند استخرهای امروزی حوضچه آب آهکی برای ضدعفونی پا وجود داشته که اوج تمدن ایرانی را از گذشته‌های دور تاکنون نشان می‌دهد.
از جمله دیگر حمام‌های معروف دیگر اصفهان می‌توان به حمام شاهزاده‌ها، در بازار صباغان اصفهان، حمام بیگدلی در شمال شرقی میدان نقش جهان، حمام خواجو در مغرب چهارباغ صدر اصفهان، حمام شیخ لطف‌الله در ضلع شرقی میدان نقش جهان، حمام تراش‌ها در نزدیکی مسجد جامع عتیق، حمام مشیرالملک و حمام شیرعلی اشاره کرد.

گفتنی است در محله خواجوی اصفهان حدود بیست حمام وجود داشته است.
به طور کلی در زمان صفویه ۲۷۳ باب حمام در اصفهان وجود داشته که بعضی از این حمام‌ها هنوز دایر است و بسیاری از آن خراب و متروک شده است.




بارکد ها چگونه ابداع شدند؟
نوشته شده در پنج شنبه 14 آذر 1392
بازدید : 752
نویسنده : امیرحسین رمضانخانی

 

بارکد,بارکد چیست,سیستم بارکد

 بارکدها ، چگونه ابداع شدند
به نظر می آید این روزها همه کالاهایی که در بازارهای عظیم در سرتاسر جهان توزیع می شوند دارای 
بارکد هستند اما تا کنون به این اندیشیده اید که این نوارهای تیره رنگ و فراگیر از کجا به وجود آمده اند؟
بارکدها در پی مشکلی بنیادین که برای صنایع مختلف رخ داد به ابزاری فراگیر تبدیل شدند: صنایع بیشماری به سرعت بسیار بالای خواندن اطلاعات نیاز داشتند. اولین افرادی که برای مهار این مشکل اقدام کردند دو دانشجو از دانشگاه درکسل بودند که در سال ۱۹۵۲ برای ثبت نشانه ای به شکل چشم که امکان خواندن آن از هر زاویه ای امکان پذیر بود، اقدام کردند.


هدف ابتدایی آنها کالاهای فروشگاه های خوار و بار فروشی بود اما در این میان به فناوری برای خواندن این نشانه ها نیاز بود، اما این دو نتوانستند اسکنری مناسب نشانه های ابداعی خود بیابند.


دیگر صنعتی که به سرعت در خواندن اطلاعات نیاز پیدا کرد راه آهن بود. از این رو در سال ۱۹۵۹ تحقیقات خطوط آهن و مدیران توسعه این صنعت گرد هم آمدند تا راهی را برای شناسایی مالک قطارها و خواندن شماره سری قطارهایی که از خطوط راه آهن عبور می کنند، بیابند.

 

در نهایت دو نفر به نام ها «دیوید کالینز» و «کریس کاپساملیز» سیستمی به نام «کارترَک» را ارائه کردند که متشکل از نور سفید زنونی بود که بر روی نوارهای افقی قرمز، سفید و آبی رنگی که در کناره خودروهای ریلی چسبانده شده بودند، می تابید و حسگری اطلاعات به دست آمده درباره عرض هر یک از این نوارها را جمع آوری می کرد تا در نهایت این اطلاعات را به اطلاعات مربوط به قطار مطابقت داده و آن را شناسایی کند.


پنج سال پس از این ابداع تمامی قطارهای آمریکای شمالی باید به این سیستم مجهز می شدند اما متاسفانه این ابداع به همان سرعتی که فراگیر شد، کنار گذاشته شد زیرا هزینه استفاده از آن بسیار بالا بود. با این همه صنایع دیگری نیز بودند که مطالعات خود را برای ابداع شیوه ای مشابه دنبال می کردند.


در سال ۱۹۶۷ نیز سیستمی مشابه نشانه های چشم مانند در فروشگاه ها و مغازه ها رایج شد که می توانست علاوه بر قیمت ها، نوع کالاها را نیز برای فروشنده تعیین کند اما سیستم اسکن کننده این نشانه ها همچنان دشواری هایی در پی داشت.

زمانی که «کالینز» خالق ابداع «کارترک» و شرکتش دریافتند که قادر به یافتن ابزاری برای خواندن خطوط موجود در این نشانه نیستند، تصمیم به ابداع آن گرفتند.


آنها تصمیم گرفتند از لیزر برای خواندن سریع خطوط این نشانه استفاده کنند، لیزر ثابت هلیوم- نئونی وسیله خوانش مناسبی برای بارکدها به شمار می رفت زیرا بسیار سریع، دقیق و مقاوم بود.

موفقیت بزرگ کالینز زمانی آشکار شد که شرکت جنرال موتورز از سیستم وی برای شناسایی موتورها و محورها در خط تولید خودروهای خود استفاده کرد.


خطوطی که به این سیستم مجهز شده بودند، از درصد خطای پایین تری برخوردار بودند و به علاوه این سیستم بسیار کم هزینه و سریع بود و از این رو بارکدها در میان صنایع مختلف به سرعت شهرت پیدا کردند.

 

شرکتهای رقیب جنرال موتور به سرعت استفاده از این سیستم را آغاز کردند و انجمن ملی زنجیره غذایی نیز آغاز به ارائه کدهای جهانی برای انواع غذاها کرد.


دیگر صنایع مانند صنایع بهداشتی و ورزشی نیز به این سیستم رو آوردند و توسعه بارکدها تا جایی پیش رفت که امروز این برچسبهای نوار مانند و کوچک را می توان در هر گوشه و کناری مشاهده کرد، حتی ناسا نیز از نمونه های سه بعدی بارکدها استفاده می کند که بر روی سطح اجسام می چسبند و می توانند اطلاعات مربوط به کیفیت و سلامت کالاها را به موبایل مشتریان ارسال کنند.


:: برچسب‌ها: بارکد , ,



چگونگی تشکیل الماس
نوشته شده در پنج شنبه 14 آذر 1392
بازدید : 921
نویسنده : امیرحسین رمضانخانی

 

الماس,ساخت الماس,روش ساخت الماس مصنوعی

 

 چطور الماس تشکیل می‌شود؟

الماس از واژه ادَماس (به یونانی|ἀδάμας}و به معنای نشکن) گرفته شده‌است. الماس یکی از سنگ‌های قیمتی و یکی از آلوتروپهای کربن است که در فشارهای بالا پایدار است. آلوتروپ دیگر کربن گرافیت نام دارد.الماس در حالت پایدار دارای ساختار بلندروی (مکعبی) است. الماس ساختار منشوری نیز دارد که این ساختار بصورت شبه‌پایدار در طبیعت به صورت کانی لونسدالنیت وجود دارد.


الماس‌ها از کربن تشکیل می‌شوند- کربن کاملا سازمان‌یافته.
بر اساس تحقیق جدیدی که در نشریه Nature  منتشر شده است، دانشمندان حدس می‌زنند الماس‌ها درون کره زمین از یک تا سه میلیارد سال قبل تولید شده‌امند.

آنها فکر می‌کنندکه دستورالعمل ساخته‌شدن الماس این‌گونه است:
1.دی‌اکسید کربن را در 180 کیلومتری عمق زمین دفن کنید.
2.آن را تا بیش از 1200 درجه حرارت دهید.
3. آن را زیر فشار بیش از 50000 کیلوگرم نیرو بر سانتی‌متر مربع قرار دهید.
4.به سرعت آن را به سطح زمین بیاورید تا به سرعت سرد شود.


اگر این فرآیند کمی مشکل به نظر می رسد، از تولیدکنندگان الماس مصنوعی تشکر کنید،اکنون دو  راه برای ساختن الماس در آزمایشگاه وجود دارد:

 

الماس,ساخت الماس,روش ساخت الماس مصنوعی

 
اولین روش مصنوعی روش "فشار بالا، حرارت بالا"  (HPHT) نامیده می‌شود:
این روش بیشترین شباهت را با نحوه تشکیل الماس درون کره زمین دارد و در آن گرافیت (یعنی همان کربنی که در مداد  به کار می‌رود) تحت فشار و گرمای شدید قرار می‌گیرد‌.


سندان‌های کوچک در ماشین HPHT در حالی که الکتریسیته شدید از گرافیت عبور می‌کند، بر روی آن فشار می‌‌آورد، و تنها پس از چند روز  یک الماس با کیفیت جواهر به وجود می‌آورد.
البته این الماس‌ها به اندازه الماس‌های طبیعی خالص نیستند، زیرا یک محلول فلزی با گرافیت مخلوط می‌شوند.

 

 

روش دیگر تولید الماس- رسوب بخار شیمیایی نامیده می شود:

که بر مبنای فشار شدید عمل می‌کند، اما الماس‌هایی بی‌‌نقص‌تر از طبیعت می‌تواند تولید کند.یک قطعه الماس درون یک محفظه کاهش فشار قرار داده می‌‌شوند، سپس گاز طبیعی با یک تابش مایکروو‌یو به درون این محفظه فرستاده می‌شود.هنگامی گاز تا تقریبا 2000 درجه حرارت داده می‌شود، اتم‌های کربن روی الماس درون محفظه "می بارند" و به آن می‌چسبند، و غلاف کاملی شبانه دور الماس رشد می‌کند.


این الماس‌های مصنوعی بیش از هر چیز به درد تولیدکنندگان کامپیوتر می‌خورند :‌ در درجه حرارت‌هایی که در آن تراشه‌های سیلیکونی ذوب می شوند، غلاف های الماس مصنوعی مثل سنگ سخت باقی می‌مانند.


خواص متمایز الماس
-الماس در بین جامدات در دمای ۲۵ درجه بالاترین رسانایی گرمایی را دارد. (هدایت گرمایی آن ۵ برابر مس است)
-الماس مادهٔ نوری ایده‌آلی است که توانایی انتقال طیف نوری فروسرخ تا فرابنفش را دارا است.
- شاخص بازتابش بسیار بالایی دارد.
-خواص نیمه‌رسانایی قابل توجهی دارد. شکست الکتریکی آن بطور متوسط ۵۰ برابر نیمه‌رساناهای متداول است.
-در برابر تابش نوترونی به‌شدت مقاوم است.
-سخت‌ترین مادهٔ شناخته شده‌است.
-در مجاورت هوا روانی طبیعی فوق‌العاده‌ای دارد (مانند تفلون)
-استحکام و صلبیت بسیار بالایی دارد.


:: برچسب‌ها: الماس , چگونگی تشکیل الماس , الماس چگونه تشکیل می شود , ,



تصاور سوپر قشنگ دانشمندان از دانه ها و بافت ها
نوشته شده در پنج شنبه 14 آذر 1392
بازدید : 2193
نویسنده : امیرحسین رمضانخانی

 

 

 تصاوير خارق‌العاده دانشمندان از دنياي درون دانه‌ها و بافت‌ها

 

اين تصاوير عجيب ممکن است در ابتدا شما را از خوردن غذا باز دارد؛ اما در حقيقت، وعده غذايي مي‌تواند از يکي از 17 غذاي به تصوير کشيده شده توسط دانشمندان تشکيل شود.اين تصاوير خارق‌العاده و عجيب در حقيقت غذاهايي از توت‌فرنگي و شکلات گرفته تا بروکلي و گل کلم هستند که در زير ميکروسکوپ بررسي شده‌اند.
دانشمندان اين تصاوير را در پژوهش‌هاي آزمايشگاهي در مورد ترکيبات تشکيل‌دهنده غذاهاي روزانه به ثبت رسانده‌اند.

 

تصاویر میکروسکوپی از میوه ها,تصاویر میکروسکوپی از مواد غذایی

 

 

اسکن رنگي ريزنگار الکتروني از يک توت‌فرنگي

 

 

تصاویر میکروسکوپی از میوه ها,تصاویر میکروسکوپی از مواد غذایی

 

 

 دانه‌هاي قهوه با ساختار سنگي در زير ميکروسکوپ

 

 

 تصاویر میکروسکوپی از میوه ها,تصاویر میکروسکوپی از مواد غذایی

 

 

تصوير نماي نزديک از يک دانه قهوه

 

 

 تصاویر میکروسکوپی از میوه ها,تصاویر میکروسکوپی از مواد غذایی

 

 

گلچه کلم بروکلي در تصوير ريزنگار که شبيه به يک گل لاله درآمده است

 

 

 تصاویر میکروسکوپی از میوه ها,تصاویر میکروسکوپی از مواد غذایی

 

 

اسکن ريزنگار الکتروني از يک دانه انگور قرمز(چپ) و تصوير دانه انگور سفيد(راست)

 

 

تصاویر میکروسکوپی از میوه ها,تصاویر میکروسکوپی از مواد غذایی

 

 

تصوير ميکروسکوپي از سطح سلولي گوجه‌فرنگي

 

 

تصاویر میکروسکوپی از میوه ها,تصاویر میکروسکوپی از مواد غذایی

 

 

تصوير نماي نزديک از دانه شکر(چپ) و شيرين‌کننده آسپارتام به شکل دانه‌هاي شوره(راست)

 

 

تصاویر میکروسکوپی از میوه ها,تصاویر میکروسکوپی از مواد غذایی

 

 

پوسته باز و دانه‌هاي يک فلفل تند

 

 

 تصاویر میکروسکوپی از میوه ها,تصاویر میکروسکوپی از مواد غذایی

 

 

دو اسکن ريزنگار الکتروني از ساختار داخلي بلوبري

 

 

 تصاویر میکروسکوپی از میوه ها,تصاویر میکروسکوپی از مواد غذایی

 

 

مرکز يک رازيانه ستاره اي خشک

 

 

تصاویر میکروسکوپی از میوه ها,تصاویر میکروسکوپی از مواد غذایی

 

 

 ريزنگار الکتروني رنگي از زعفران

 

 

 تصاویر میکروسکوپی از میوه ها,تصاویر میکروسکوپی از مواد غذایی

 

 

بافت گوشت خام با چربي

 

 

تصاویر میکروسکوپی از میوه ها,تصاویر میکروسکوپی از مواد غذایی

 

 

 تصوير تغيير گوشت در فرآيند پخت

 

 

 تصاویر میکروسکوپی از میوه ها,تصاویر میکروسکوپی از مواد غذایی

 

 

 اسکن ريزنگار الکتروني از يک گل‌کلم

 

 

 تصاویر میکروسکوپی از میوه ها,تصاویر میکروسکوپی از مواد غذایی

شکلات مغزدار نعنايي


:: موضوعات مرتبط: علوم هفتم , شیمی , زیست شناسی , ,
:: برچسب‌ها: عکس زیبا از مواد , عکس گرفته شده از مواد با میکروسکوپ , ,



آلفرد نوبل
نوشته شده در پنج شنبه 14 آذر 1392
بازدید : 888
نویسنده : امیرحسین رمضانخانی

 

نوبل,زندگینامه نوبل

 

آلفرد در ٢١ اکتبر سال ١٨٣٣ در کشور سوئد به دنیا آمد. او توانست در سن پطرزبورگ تحصیل کند. وی بسیار با استعداد بود. پدرش امانوئل نوبل از جمله مخترعانی بود که توانست یک مین زیردریایی بسازد. به همین دلیل به درخواست دولت روسیه که مین‌ها را خریداری کرده بود، به سن پطرزبورگ نقل مکان کرد. آلفرد نوبل در سال ١٨٥٠ به آمریکا رفت و در آنجا نزد اریکسن مشغول به تحصیل شد. وی در مدت اقامتش در آمریکا دائم به این مسئله فکر می‌کرد که آیا می‌شود با اختراع یک ماده منفجر کننده می‌توان از زحمت و رنج هزاران کارگر کاست یا نه. این موضوع همیشه فکر او را به خود مشغول می‌کرد. این شیمیدان بزرگ و ارزشمند سوئدی که در نهایت در سال ١٨٦٦ توانست دینامیت را کشف کند، نتواست به مردم بگوید که نباید از این ماده برای کشتن و مقاصد جنگی استفاده کرد.

 

با این اختراع نوبل در زمان بسیار کمی و اندکی، میله‌های دینامیت جای ترکیبات بسیار خطرناک نیتروگلسیرین را گرفت. او اختراع خود را به ثبت رسانید و البته با فروش آنها نوانست ثروت بزرگ و هنگفتی بدست بیاورد. دینامیت سیما و چهره غرب را دگرگون کرد. از این ماده منفجره هم در موارد صلح‌جویانه و هم در ضمینه ویران و تخریب تمدن بشری میشد استفاده نمود. به خاطر کاربرد ناصحیح و غلط این ماده توسط بعضی کشورها او در بین مردم به عنوان یک مخترع بدشگون و بدخیم شناخته میشد.

 

عکس جایزه نوبل,زندگینامه نوبل

 

آنها می‌گفتند که او معلومات و دانش خود را درجهت کشف وسایل ویرانگر و نابودکننده مورد استفاده قرار داده است. شناخته شدن این وسیله (دینامیت) و کاربرد نادرست آن در جنگ‌ها و ویرانگری‌ها و کشتن انسان‌ها توسط بعضی کشورها نوبل بشیمان شد و برای آن که بتواند آن را جبران کند، به هنگام مرگ وصیت نمود که تمامی ثروت و دارایی خود را که شامل ٣١ میلیون کرون سوئدی میشد، به عنوان جایزه سالیانه به بهترین و برگزیده‌ترین شاعر، نویسنده و به تمامی کسانی که در یکی از رشته‌های شیمی، فیزیک، زیست‌شناسی، پزشکی و یا در ضمینه صلح جهانی خدمتی کرده باشند و یا کشفی ارائه داده باشند، به طور مساوی تقسیم گردد. این جایزه شامل دیپلم اقتخار و مدال طلا و چکی است که مبلغ آن، بستگی به سود بنیاد نوبل در آن سال دارد. در سال ١٩٦٨ بانک دولتی سوئد جایزه نوبل در رشته اقتصاد را نیز به آن اضافه نمود. از آن سال به بعد همه ساله این کار انجام می‌شود و در سال‌های اخیر اعتبار بیشتری پیدا کرده است و برگزیدگان بیشتر به جنبه علمی و تخصصی آن افتخار می‌کنند. آلفرد نوبل در سال ١٨٩٦ در سان یو ایتالیا چشم از جهان فروبست.


:: موضوعات مرتبط: علوم هفتم , فیزیک , شیمی , زیست شناسی , زمین شناسی , ,
:: برچسب‌ها: آلفرد نوبل , نوبل , ,



غیاث الدین جمشید کاشانی
نوشته شده در پنج شنبه 14 آذر 1392
بازدید : 810
نویسنده : امیرحسین رمضانخانی

 

 

 

 

 


 

زندگینامه غیاث الدین جمشید کاشانی,زندگی نامه غیاث الدین جمشید کاشانی

 

زندگینامه غیاث الدین جمشید کاشانی 
غیاث‌الدین جمشید کاشانی (۷۹۰-۸۳۲ قمری/۱۳۸۸-۱۴۲۹ میلادی) زبردست‌ترین حساب‌دان و آخرین ریاضی‌دان برجسته‌ی دوره‌ی اسلامی و از بزرگ‌ترین مفاخر تاریخ ایران به شمار می‌آید.

وی به تکمیل و تصحیح روش‌های قدیمی انجام چهار عمل اصلی حساب پرداخت و روش‌های جدید و ساده‌تری برای آن‌ها اختراع کرد. در واقع، کاشانی را باید مخترع روش‌های کنونی انجام چهار عمل اصلی حساب (به‌ ویژه ضرب و تقسیم) دانست. کتاب ارزشمند وی با نام مفتاح الحساب کتابی درسی، درباره‌ی ریاضیات مقدماتی است و آن را از حیث فراوانی و تنوع مواد و مطالب و روانی بیان سرآمد همه‌ی آثار ریاضی سده‌های میانه می‌دانند.
جمشید ملقب به غیاث‌الدین، فرزند پزشکی کاشانی به نام مسعود حدود سال ۷۹۰ قمری (۱۳۸۸ میلادی)، در کاشان چشم به جهان گشود. او در همه‌ی آثارش خود را چنین معرفی کرده است: «کمترین بندگان خداوند (یا نیازمندترین بندگان خدا به رحمت او)، جمشید، پسر مسعود طبیب کاشانی، پسر محمود پسر محمد ». بیش‌تر آنچه که از زندگی وی می‌دانیم از بررسی آثار علمی ارزنده‌اش و نیز دو نامه که خطاب به پدر خود و مردم کاشان نوشته به دست آمده است.
دوران کودکی و جوانی وی درست هم‌زمان با اوج یورش‌های وحشیانه‌ی تیمور به ایران بود. با وجود این، جمشید در همین شرایط نیز هرگز از آموختن علوم مختلف غافل نشد. پدرش مسعود، چنان‌که گفتیم، پزشک بود اما شاید از علوم دیگر نیز بهره‌ی بسیار داشت. به طور مثال، از یکی از نامه‌های کاشانی به پدرش معلوم می‌شود که پدر قصد داشته تا شرحی بر معیار الاشعار نصیرالدین طوسی بنویسد و برای پسر، یعنی جمشید بفرستد.
نخستین فعالیت علمی کاشانی که از تاریخ دقیق آن آگاهیم، رصد خسوف در ۱۲ ذیحجه‌ی ۸۰۸ قمری، برابر با دوم ژوئن ۱۴۰۶ میلادی در کاشان است.

 

غیاث‌الدین نخستین اثر علمی خود را در همین شهر و در ۲۱ رمضان ۸۰۹ قمری مطابق با اول مارس ۱۴۰۷ میلادی، یعنی ۲ سال پس از مرگ تیمور و فرو نشستن فتنه‌ی او، نوشت. چهار سال بعد در ۸۱۳ قمری هنوز در کاشان بود و رساله‌ی مختصری به فارسی درباره‌ی علم هیأت(کیهان‌شناسی) نوشت. در ۸۱۶ قمری کتاب نجومی مهم خود یعنی زیج خاقانی را به فارسی نوشت و به اُلُغْ بیگ، فرزند شاهرخ و نوه‌ی تیمور، که در سمرقند به سر می‌برد، هدیه کرد. کاشانی امید داشت که با حمایت الغ بیگ بتواند با آسودگی بیشتر پژوهش‌های علمی خود را ادامه دهد.
کاشانی دست کم تا مدتی پس از پدیدآوردن کتاب ارزشمند تلخیص المفتاح ، یعنی ۷ شعبان ۸۲۴ قمری مطابق با ۷ اوت ۱۴۲۱ میلادی، هنوز در کاشان به سر می‌برد. این نکته خود مایه‌ی شگفتی بسیار است که چرا مردی دانشور چون الغ بیگ پس از مطالعه‌ی زیج خاقانی به نبوغ کم نظیر پدیدآورنده ، یعنی کاشانی، پی نبرد! کاشانی در یکی از دو نامه‌ی خود از یک سو به طور تلویحی از این‌ که بسیار دیر مورد توجه دولت‌مردان قرار گرفته گلایه می‌کند و از سوی دیگر از این‌که پس از این مدت دراز به شهری چون سمرقند دعوت شده است، سر از پا نمی‌شناسد.
کاشانی به احتمال قوی در ۸۲۴ قمری به همراه معین‌الدین کاشانی(همکار غیاث‌الدین در کاشان و سمرقند) از کاشان به سمرقند رفت و چنان که خود در نامه‌ هایش کم و بیش اشاره کرده، در پی‌ریزی رصدخانه‌ی سمرقند نقش اصلی را ایفا نمود.

 

از همان آغازِ کار، وی را به ریاست آن‌جا برگزیدند و تا پایان عمر به نسبت کوتاه خود در همین مقام بود. وی سرانجام صبح روز چهارشنبه ۱۹ رمضان ۸۳۲ قمری برابر با ۲۲ ژوئن ۱۴۲۹ میلادی بیرون شهر سمرقند و در محل رصدخانه درگذشت.
امین احمد رازی در کتاب تذکره هفت اقلیم می‌گوید که چون کاشانی چنان که باید و شاید آداب حضور در دربار را رعایت نمی‌کرد ، الغ بیگ فرمان به قتل او داد. از نامه‌های کاشانی به پدرش چنین برمی‌آید که پدر به دلایلی از سرنوشت فرزند خود در دربار الغ بیگ نگران بود و در نامه یا  نامه‌هایی، پسر را از خطرات معمول در دربار پادشاهان برحذر داشته و کاشانی نیز در پاسخ برای کاستن از نگرانی‌های پدر، نمونه‌های متعددی از توجه خاص الغ بیگ به خود را برای پدر شاهد آورده است.
 

زندگینامه غیاث الدین جمشید کاشانی,زندگی نامه غیاث الدین جمشید کاشانی

 

فعالیت های علمی وی عبارتند از:
1. اختراع کسرهای دهگانی(اعشاری): گرچه کاشانی نخستین به کار برنده‌ی این کسرها نیست، اما بی‌تردید رواج این کسرها را به او مدیونیم.
 2. دسته‌بندی معادلات درجه‌ی اول تا چهارم و حل عددی معادلات درجه‌ی چهارم و بالاتر
3. محاسبه‌ی عدد p . کاشانی در الرسالة المُحیطیة (ص ۲۸ )، عدد p را با دقتی که تا ۱۵۰ سال پس از وی بی‌نظیر ماند محاسبه کرده است.
4. تکمیل و تصحیح روش‌های قدیمی انجام چهار عمل اصلی و اختراع روش‌های جدیدی برای آن‌ها. در واقع، کاشانی را باید مخترع روش‌های کنونی انجام چهار عمل اصلی حساب ( به‌ ویژه ضرب و تقسیم) دانست.
 5. اختراع روش کنونی پیدا کردن ریشه‌ی n اُم عدد دلخواه. روش کاشانی در اصل همان روشی است که صدها سال بعد توسط پائولو روفینی (ریاضی‌دان ایتالیایی، ۱۷۶۵-۱۸۲۲میلادی )، و ویلیام جُرج هارنر (ریاضی‌دان انگلیسی، ۱۷۸۶-۱۸۳۷میلادی )، باردیگر اختراع شد.
6. اختراع روش کنونی پیدا کردن جذر (ریشه‌ی دوم) که در اصل ساده شده‌ی روش پیدا کردن ریشه‌ی n اُم است.
 7. ساخت یک ابزار رصدی. کاشانی ابزارِ رصدی جالبی اختراع کرد و آن را طَبَقُ المَناطِقْ نامید. رساله‌ای نیز به نام نُزْهَةُ الحَدائِق درباره‌ی چگونگی کار با آن نوشت. 8. تصحیح زیج ایلخانی. کاشانی زیج خاقانی را نیز در تصحیح اشکالات زیج ایلخانی نوشت.
9. نگارش مهم‌ترین کتاب درباره‌ی حساب. کتاب مفتاح الحساب کاشانی مهم‌ترین و مفصل‌ترین اثر درباره‌ی ریاضیات عملی و حساب در دوره‌ی اسلامی است.
10. محاسبه‌ی جِیب یک درجه. کاشانی در رساله‌ی وَتَر و جِیب مقداری برای جِیبِ یک درجه (۶۰ sin ۱˚) به دست آورده که اگر آن را بر ۶۰ تقسیم کنیم ، حاصل آن تا ۱۷ رقم اعشاری با مقدار واقعی سینوس یک درجه موافق است.

 

 

 

زندگینامه غیاث الدین جمشید کاشانی 
غیاث‌الدین جمشید کاشانی (۷۹۰-۸۳۲ قمری/۱۳۸۸-۱۴۲۹ میلادی) زبردست‌ترین حساب‌دان و آخرین ریاضی‌دان برجسته‌ی دوره‌ی اسلامی و از بزرگ‌ترین مفاخر تاریخ ایران به شمار می‌آید.

 

وی به تکمیل و تصحیح روش‌های قدیمی انجام چهار عمل اصلی حساب پرداخت و روش‌های جدید و ساده‌تری برای آن‌ها اختراع کرد. در واقع، کاشانی را باید مخترع روش‌های کنونی انجام چهار عمل اصلی حساب (به‌ ویژه ضرب و تقسیم) دانست. کتاب ارزشمند وی با نام مفتاح الحساب کتابی درسی، درباره‌ی ریاضیات مقدماتی است و آن را از حیث فراوانی و تنوع مواد و مطالب و روانی بیان سرآمد همه‌ی آثار ریاضی سده‌های میانه می‌دانند.
جمشید ملقب به غیاث‌الدین، فرزند پزشکی کاشانی به نام مسعود حدود سال ۷۹۰ قمری (۱۳۸۸ میلادی)، در کاشان چشم به جهان گشود. او در همه‌ی آثارش خود را چنین معرفی کرده است: «کمترین بندگان خداوند (یا نیازمندترین بندگان خدا به رحمت او)، جمشید، پسر مسعود طبیب کاشانی، پسر محمود پسر محمد ». بیش‌تر آنچه که از زندگی وی می‌دانیم از بررسی آثار علمی ارزنده‌اش و نیز دو نامه که خطاب به پدر خود و مردم کاشان نوشته به دست آمده است.
دوران کودکی و جوانی وی درست هم‌زمان با اوج یورش‌های وحشیانه‌ی تیمور به ایران بود. با وجود این، جمشید در همین شرایط نیز هرگز از آموختن علوم مختلف غافل نشد. پدرش مسعود، چنان‌که گفتیم، پزشک بود اما شاید از علوم دیگر نیز بهره‌ی بسیار داشت. به طور مثال، از یکی از نامه‌های کاشانی به پدرش معلوم می‌شود که پدر قصد داشته تا شرحی بر معیار الاشعار نصیرالدین طوسی بنویسد و برای پسر، یعنی جمشید بفرستد.
نخستین فعالیت علمی کاشانی که از تاریخ دقیق آن آگاهیم، رصد خسوف در ۱۲ ذیحجه‌ی ۸۰۸ قمری، برابر با دوم ژوئن ۱۴۰۶ میلادی در کاشان است.

 

غیاث‌الدین نخستین اثر علمی خود را در همین شهر و در ۲۱ رمضان ۸۰۹ قمری مطابق با اول مارس ۱۴۰۷ میلادی، یعنی ۲ سال پس از مرگ تیمور و فرو نشستن فتنه‌ی او، نوشت. چهار سال بعد در ۸۱۳ قمری هنوز در کاشان بود و رساله‌ی مختصری به فارسی درباره‌ی علم هیأت(کیهان‌شناسی) نوشت. در ۸۱۶ قمری کتاب نجومی مهم خود یعنی زیج خاقانی را به فارسی نوشت و به اُلُغْ بیگ، فرزند شاهرخ و نوه‌ی تیمور، که در سمرقند به سر می‌برد، هدیه کرد. کاشانی امید داشت که با حمایت الغ بیگ بتواند با آسودگی بیشتر پژوهش‌های علمی خود را ادامه دهد.
کاشانی دست کم تا مدتی پس از پدیدآوردن کتاب ارزشمند تلخیص المفتاح ، یعنی ۷ شعبان ۸۲۴ قمری مطابق با ۷ اوت ۱۴۲۱ میلادی، هنوز در کاشان به سر می‌برد. این نکته خود مایه‌ی شگفتی بسیار است که چرا مردی دانشور چون الغ بیگ پس از مطالعه‌ی زیج خاقانی به نبوغ کم نظیر پدیدآورنده ، یعنی کاشانی، پی نبرد! کاشانی در یکی از دو نامه‌ی خود از یک سو به طور تلویحی از این‌ که بسیار دیر مورد توجه دولت‌مردان قرار گرفته گلایه می‌کند و از سوی دیگر از این‌که پس از این مدت دراز به شهری چون سمرقند دعوت شده است، سر از پا نمی‌شناسد.
کاشانی به احتمال قوی در ۸۲۴ قمری به همراه معین‌الدین کاشانی(همکار غیاث‌الدین در کاشان و سمرقند) از کاشان به سمرقند رفت و چنان که خود در نامه‌ هایش کم و بیش اشاره کرده، در پی‌ریزی رصدخانه‌ی سمرقند نقش اصلی را ایفا نمود.

 

از همان آغازِ کار، وی را به ریاست آن‌جا برگزیدند و تا پایان عمر به نسبت کوتاه خود در همین مقام بود. وی سرانجام صبح روز چهارشنبه ۱۹ رمضان ۸۳۲ قمری برابر با ۲۲ ژوئن ۱۴۲۹ میلادی بیرون شهر سمرقند و در محل رصدخانه درگذشت.
امین احمد رازی در کتاب تذکره هفت اقلیم می‌گوید که چون کاشانی چنان که باید و شاید آداب حضور در دربار را رعایت نمی‌کرد ، الغ بیگ فرمان به قتل او داد. از نامه‌های کاشانی به پدرش چنین برمی‌آید که پدر به دلایلی از سرنوشت فرزند خود در دربار الغ بیگ نگران بود و در نامه یا  نامه‌هایی، پسر را از خطرات معمول در دربار پادشاهان برحذر داشته و کاشانی نیز در پاسخ برای کاستن از نگرانی‌های پدر، نمونه‌های متعددی از توجه خاص الغ بیگ به خود را برای پدر شاهد آورده است.


فعالیت های علمی وی عبارتند از:
1. اختراع کسرهای دهگانی(اعشاری): گرچه کاشانی نخستین به کار برنده‌ی این کسرها نیست، اما بی‌تردید رواج این کسرها را به او مدیونیم.
 2. دسته‌بندی معادلات درجه‌ی اول تا چهارم و حل عددی معادلات درجه‌ی چهارم و بالاتر
3. محاسبه‌ی عدد p . کاشانی در الرسالة المُحیطیة (ص ۲۸ )، عدد p را با دقتی که تا ۱۵۰ سال پس از وی بی‌نظیر ماند محاسبه کرده است.
4. تکمیل و تصحیح روش‌های قدیمی انجام چهار عمل اصلی و اختراع روش‌های جدیدی برای آن‌ها. در واقع، کاشانی را باید مخترع روش‌های کنونی انجام چهار عمل اصلی حساب ( به‌ ویژه ضرب و تقسیم) دانست.
 5. اختراع روش کنونی پیدا کردن ریشه‌ی n اُم عدد دلخواه. روش کاشانی در اصل همان روشی است که صدها سال بعد توسط پائولو روفینی (ریاضی‌دان ایتالیایی، ۱۷۶۵-۱۸۲۲میلادی )، و ویلیام جُرج هارنر (ریاضی‌دان انگلیسی، ۱۷۸۶-۱۸۳۷میلادی )، باردیگر اختراع شد.
6. اختراع روش کنونی پیدا کردن جذر (ریشه‌ی دوم) که در اصل ساده شده‌ی روش پیدا کردن ریشه‌ی n اُم است.
 7. ساخت یک ابزار رصدی. کاشانی ابزارِ رصدی جالبی اختراع کرد و آن را طَبَقُ المَناطِقْ نامید. رساله‌ای نیز به نام نُزْهَةُ الحَدائِق درباره‌ی چگونگی کار با آن نوشت. 8. تصحیح زیج ایلخانی. کاشانی زیج خاقانی را نیز در تصحیح اشکالات زیج ایلخانی نوشت.
9. نگارش مهم‌ترین کتاب درباره‌ی حساب. کتاب مفتاح الحساب کاشانی مهم‌ترین و مفصل‌ترین اثر درباره‌ی ریاضیات عملی و حساب در دوره‌ی اسلامی است.
10. محاسبه‌ی جِیب یک درجه. کاشانی در رساله‌ی وَتَر و جِیب مقداری برای جِیبِ یک درجه (۶۰ sin ۱˚) به دست آورده که اگر آن را بر ۶۰ تقسیم کنیم ، حاصل آن تا ۱۷ رقم اعشاری با مقدار واقعی سینوس یک درجه موافق است.


:: موضوعات مرتبط: ریاضی هفتم , ریاضی پیشرفته , ,
:: برچسب‌ها: کشانی , غیاث الدین جمشید کاشانی , ,



گلشن آزادی
نوشته شده در پنج شنبه 14 آذر 1392
بازدید : 1241
نویسنده :

نام کتابی است از علی اکبر آزادی شاعر و نویسنده تربت حیدریه که در سال 1319 هجری قمری در شهر

تربت متولد شد.

مهمترین آثار وی:

1-دیوان اشعار            2-گلشن ادب        3-تذکره ی شعرای خراسان


:: موضوعات مرتبط: ادبیات فارسی , ,
:: برچسب‌ها: گلشن آزادی , ,



ارشمیدس(علوم)
نوشته شده در چهار شنبه 13 آذر 1392
بازدید : 1007
نویسنده :

 

ارشمیدس (به یونانی: Άρχιμήδης)‏ (زادهٔ ۲۸۷ ق. م - ۲۱۲ ق. م) ریاضیدان، فیزیکدان، مهندس، مخترع و منجمیونان باستان و از اهالی جزیره ساموس در دریای مدیترانه بود.

 


 

 

زندگی نامه

 

 

ارشمیدس دانشمند و ریاضیدان یونانی در سال ۲۱۲ قبل از میلاد در شهر سیراکوز یونان چشم به جهان گشود و در جوانی برای آموختن دانش به اسکندریه رفت. بیشتر دوران زندگیش را در زادگاهش گذرانید و با فرمانروای این شهر دوستی نزدیک داشت. زندگی ارشمیدس با آرامش کامل می‌گذشت، همچون زندگی هر ریاضیدان دیگری که تأمین کامل داشته باشد و بتواند همه ممکنات هوش و نبوغ خود را به مرحله اجرا درآورد. زمانی که رومیان در سال ۲۱۲ قبل از میلاد شهر سیراکوز را به تصرف خود در آوردند، سردار رومی مارسلوس دستور داد که هیچ یک از سپاهیانش حق اذیت و آزار و توهین و ضرب و جرح این دانشمند و متفکر مشهور و بزرگ را ندارند[، با این وجود ارشمیدس قربانی غلبه رومیان بر شهر سیراکوز شد. او بوسیله یک سرباز مست رومی در ۲۷۸ قبل از میلاد به قتل رسید و این در حالی بود که در میدان بازار شهر در حال اندیشیدن به یک مسئله ریاضی بود، می‌گویند آخرین کلمات او این بود: دایره‌های مرا خراب نکن.

 

 

کشف بزرگ ارشمیدس

 

 

هيرو، پادشاه سيراكوز، زرگري را مأمور كرده بود تا برايش تاجي از طلاي خالص بسازد. وقتي تاج تكميل شد و به دست پادشاه رسيد، ترديد داشت كه زرگر تمام طلا را به كاربرده باشد. شاه هيرو، دوست خود ارشميدس را احضار كرد و از اين رياضيدان مشهور خواست تا بفهمد آيا واقعاً تاج از طلاي خالص است و تمام فلز با ارزشي كه پادشاه به زرگر داده در آن به كار رفته است يا نه. در سده ي سوم پيش از ميلاد، شيمي تحليلي به اندازه ي رياضيات پيشرفته نبود و ارشميدس در رياضيات و مهندسي توانايي بسيار داشت. ارشميدس قبلاً براي محاسبه ي حجم جامدهايي كه شكلي منظم مثل كره يا استوانه داشتند دستورهاي رياضي ابداع كرده بود. او مي دانست كه اگر بتواند حجم تاج هيرو را تعيين كند، خواهد فهميد كه آيا تاج از طلاي خالص درست شده است يا از مخلوطي از طلا با فلزات ديگر.وقتي پا به خزينه گذاشت و ديد كه آب از آن سر ريز كرد، متوجه شد كه حجم آبي كه بيرون ريخته است دقيقاً با حجم قسمتي از بدن او كه وارد آب شده برابري مي كند. بنابراین متوجه شد که اگر تاج را در ظرف آبی قرار دهد حجم آبی که از ظرف سرازیر می شود یا در آن بالا می رود حجم تاج می باشد، وی که بسیار هیجان زده شده بود برهنه از حمام بیرون دوید و فریاد می زد یافتم! یافتم .او در آزمایش خود تشخیص داد که تاج شاهی میزان بیشتری آب را نسبت به شمش طلای هم وزنش پس می‌راند، ولی این میزان آب کمتر از میزان آبی است که شمش نقره هم وزن آن را جابجا می‌کند. به این ترتیب ثابت شد که تاج شاهی از طلای ناب و خالص ساخته نشده، بلکه جواهر ساز متقلب آن را از مخلوطی از طلا و نقره ساخته‌است و به این ترتیب ارشمیدس یکی از چشمگیرترین رازهای طبیعت را کشف کرد. آن هم اینکه می‌توان حجم اجسام با شکل نامظم را با کمک مقدار مایعی که جابجا می‌کنند اندازه گیری کرد. این قانون (وزن مخصوص) را که امروزه به آن چگالی می‌گویند اصل ارشمیدس می‌نامند. حتی امروز هم هنوز پس از ۲۳ قرن بسیاری از دانشمندان در محاسبات خود متکی به این اصل هستند.

پیچ ارشمیدس

 

اختراعی منسوب به ارشمیدس که در گذشته از آن برای آبیاری و بالا کشیدن آبهای زیر زمینی استفاده می‌کردند. به شکل لوله‌ای مارپیچ بود که محور آن زاویه‌ای ۴۵ درجه با راستای افقی می‌ساخت. یک سر پیچ در مخزن آب قرار داشت، با چرخاندن پیچ آب از لوله بالا می‌رفت. برخی از محققان معتقند که نوع دیگری از این پیچ برای آبیاری باغهای معلق بابل استفاده می‌شده‌است. او مخترع پمپ انتقال مایعات که پیچ ارشمیدس نام دارد، می باشد. میگویند او پس از کشف پیچ ارشمیدس تا ساعت ها از خوشحالی دور میدانی می دوید.

 

 

فعالیت در حوزه‌های دیگر

 

 

ارشمیدس در ریاضیات از ظرفیتهای هوشی بسیار والا و چشمگیری برخوردار بود. او منجنیقهای شگفت آوری برای دفاع از سرزمین خود اختراع کرد که بسیار سودمند افتاد. او توانست سطح و حجم جسمهایی مانند کره، استوانه و مخروط را حساب کند و روش نوینی برای اندازه گیری در دانش ریاضی پدید آورد. همچنین بدست آوردن عدد پی نیز از کارهای گرانقدر وی است. او کتابهایی درباره خصوصیات و روشهای اندازه گیری اشکال و احجام هندسی از قبیل مخروط، منحنی حلزونی و خط مارپیچ، سهمی، سطح کره و استوانه نوشته، علاوه بر آن او قوانینی درباره سطح شیب‌دار، پیچ، اهرم و مرکز ثقل کشف کرد.

 

یکی از روشهای نوین ارشمیدس در ریاضیات بدست آوردن عدد پی بود، وی برای محاسبه عدد پی، یعنی نسبت محیط دایره به قطر آن روشی بدست داد و ثابت کرد که عدد محصور مابین ۷/۱ ۳ و ۷۱/۱۰ ۳ است، گذشته از آن روشهای مختلف برای تعیین جذر تقریبی اعداد به دست داد و از مطالعه آنها معلوم می‌شود که وی قبل از ریاضیدانان هندی با کسرهای متصل یا مداوم متناوب آشنایی داشته‌است. در حساب روش غیر عملی و چند عملی یونانیان را که برای نمایش اعداد از علائم متفاوت استفاده می‌کردند، به کنار گذاشت و پیش خود دستگاه شمارشی اختراع کرد که به کمک آن ممکن بود هر عدد بزرگی را بنویسیم و بخوانیم.

 

دانش تعادل مایعات بوسیله ارشمیدس کشف شد و وی توانست قوانین آنرا برای تعیین وضع تعادل اجسام غوطه ور بکار برد. همچنین برای اولین بار برخی از اصول مکانیک را به وضوح و دقت بیان کرد و قوانین اهرم را کشف کرد.

 

 

ارشمیدس و دیگر دانشمندان دوران خود

 

 

ارشمیدس در مورد خودش گفته‌ای دارد که با وجود گذشت قرنها جاودان مانده و آن این است: «نقطه اتکایی به من بدهید، من زمین را از جا بلند خواهم کرد». عین همین اظهار به صورت دیگری در متون ادبی زبان یونانی از قول ارشمیدس نقل شده‌است، اما مفهوم در هر دو صورت یکی است. ارشمیدس هم چون عقاب گوشه گیر و منزوی بود، در جوانی به مصر مسافرت کرد و مدتی در شهر اسکندریه به تحصیل پرداخت و در این شهر دو دوست قدیمی یافت، یکی کونون (این شخص ریاضیدان قابلی بود که ارشمیدس چه از لحاظ فکری و چه از نظر شخصی برای وی احترام بسیار داشت) و دیگری اراتوستن که گر چه ریاضیدان لایقی بود، اما مردی سطحی به شمار می‌رفت که برای خویش احترام خارق‌العاده‌ای قاشئل بود.

 

ارشمیدس با کونون ارتباط و مکاتبه دائمی داشت و قسمت مهم و زیبایی از آثار خویش را در این نامه‌ها با او در میان گذاشت و بعدها که کونون درگذشت، ارشمیدس با دوستی که از شارگردان کونون بود مکاتبه می‌کرد. در سال ۱۹۰۶ ج. ل. هایبرگ مورخ دانشمند و متخصص تاریخ ریاضیات یونانی در شهر قسطنطنیه موفق به کشف مدرک با ارزشی شد.

 

این مدرک کتابی است به نام قضایای مکانیک و روش آنها که ارشمیدس برای دوست خود اراتوستن فرستاده بود. موضوع این کتاب مقایسه حجم یا سطح نامعلوم شکلی با احجام و سطوح معلوم اشکال دیگر است که بوسیله آن ارشمیدس موفق به تعیین نتیجه مطلوب می‌شد. این روش یکی از عناوین افتخار ارشمیدس است که ما را مجاز می‌دارد که وی را به مفهوم صاحب فکر جدید و امروزی بدانیم، زیرا وی همه چیز و هر چیزی را که استفاده از آن به نحوی ممکن بود به کار می‌برد تا بتواند به مسائلی که ذهن او را مشغول می‌داشتند حمله ور گردد.

 

دومین نکته‌ای که ما را مجاز می‌دارد که عنوان متجدد به ارشمیدس بدهیم روش‌های محاسبه اوست. وی دو هزار سال قبل از اسحاق نیوتن و لایب نیتس موفق به اختراع حساب انتگرال شد و حتی در حل یکی از مسائل خویش نکته‌ای را بکار برد که می‌توان او را از پیش قدمان فکر ایجاد حساب دیفرانسیل دانست.

 

 

بزرگترین فعالیت‌های علمی

 

  • تعیین عدد پی
  • ساخت قرقره ارشمیدس
  • قانون چگالی در مایعات



:: موضوعات مرتبط: علوم هفتم , فیزیک , شیمی , ,
:: برچسب‌ها: ارشمیدوس , ارشمیدس , ,



زندگی نامه ی فیثاغورس
نوشته شده در چهار شنبه 13 آذر 1392
بازدید : 1059
نویسنده : امیرحسین رمضانخانی

 

فیثاغورس

 

 

 

مشهورترین اندیشه در هندسه را حدود دو هزار سال پیش فیثاغورس ارائه کرد او دانشمندی از اهالی یونان باستان بود که سر و وضعی بسیار ساده و ثروتی ناچیز داشت ولی صاحب تجربه های فراوان بود.فیثاغورس در جزیره ساموس در دریای اژه به دنیا آمد او به مصر بسیار سفر کرد و برای کسب دانش از بابل نیز دیدن کرد. در حدود 530 سال پیش از میلاد در کروتون - محلی یونانی نشین در جنوب ایتالیا- ساکن شد و شاگردان و طرفدارانی دور خود جمع کرد که به فیثاغورسیان معروف شدند.

 

 

فیثاغورس بر این باور بود که طبیعت جهان از قانونهای ریاضی پیروی می کند. وی از این قانونها در مویسقی استفاده کرد و متوجه شد که صدای سازهای زهی به ضریبهای درستی از طول زه این سازها بستگی دارد اگز زه به شکلی نگه داشته شود که قسمت مرتعش شونده نصف طول اولیه آن باشد صدای ایجاد شده یک اکتاو بالاتر خواهد بود. این یافته ها درباره قانونهای ریاضی مویسیقی یا هماهنگها امروزه هم اهمیت دارد.

 

 

فیثاغورس در اخترشناسی نیز نظم ریاضی را می دید او اعتقاد داشت که زمان گردش سیارات به دور خورشید متناسب با طول هماهنگ تارهای موسیقی است او فکر می کرد که حرکت سیارات سبب پیدایش صوتهای مویسقی می شود که او آنها را هماهنگ کره ها می نامید. اندیشه موسیقی سیاره ای دوامی نیافت ولی فیثاغورس به درستی دریافت که ستاره صبحگاهی و ستاره شامگاهی یک جسم اند. این ستاره میان یونانی ها به افرودیت و در میان رومیها به ونوس شهرت داشت.

 

 

با وجود این فیثاغورس به دلیل کارهایی که در هندسه انجام داده مشهور است. او قضیه فیثاغورس را بنیان نهاد. بنابراین قضیه مربع طول وتر مثلث قائم الزاویه برابر است با مجموع مربعهای دو ضلع دیگر. مصریان از این واقعیت قبلا استفاده می کردند لیکن فیثاغورس تفاوت میان یک قاعده تجربی و نیز اثبات ریاضی قاطع را فهمیده بود.

 

 

ولی یک کشف ریاضی رابطه فیثاغورس با پیروانش را بر هم زد. انها اعتقاد داشتند اعداد طبیعی مانند( 1, 2 , 3 , 4 و شبیه انها) با نسبتهایی که از آنها به دست می آید( مانند 2/1 , 3/1 , 4/1 و شبیه آنها) برای تبیین همه ریاضیات و طبیعت کافی است انها همچنین دریافتند که قطر یک مربع را نمی توان به صورت نسبتی از دو عدد صحیح نشان داد و هیچ دو عدد کاملی یافت نمی شود که مربع یکی از آنها درست دو برابر مربع دیگری باشد. این کشف سبب گفتگویی در میان فیثاغورسیان شد . انها با موفقیت این کشف ها را برای چندید سال پنهان کردند.

 

با این اعتقادات مرموز فیثاغورسیان از نظر همسایگان خود افرادی عجیب و حتی بنیادستیز به حساب می آمدند و فعالیت های سیاسی آنها سر انجام سبب تبعید فیثاغورس شد. او به مگابونتوم که شهری یونانی در جنوب ایتالیا بود رفت و در همانجا درگذشت. اگرچه طرفداران فیثاغورس نظریات او را ثبت کردند و احتمالا چیزی بر آنها افزودند با این وجود هیچ یک از نوشته های او به جا نمانده است.


:: موضوعات مرتبط: ریاضی هفتم , ریاضی پیشرفته , ,
:: برچسب‌ها: فیثاغورس , ,



آشنایی با ایزاک نیوتن
نوشته شده در چهار شنبه 13 آذر 1392
بازدید : 754
نویسنده : امیرحسین رمضانخانی

 

 

 ايزاك نيوتن در سال 1642 در انگلستان بدنيا آمد.پدرش دو ماه قبل از متولدشدنش درگذشته بود. زماني كه ايزاك 3 ساله بود مادرش دوباره ازدواج كرد،واو نزد مادربزرگش باقي ماند. او علاقه اي به مزرعه خانوادگي نداشت،به همين جهت او براي تحصيل به دانشگاه كمبريج فرستاده شد.

 

 

 

ايزاك تنها چند ماه بعد ازمرگ گاليله متولد شد،يكي از بزرگترين دانشمندان تمام قرن ها. گاليله ثابت كرده بود كه اين سياره ها هستند كه به دور خورشيد مي چرخند و نه بدور زمين،آن طور كه عموم مردم مي انديشيدند. ايزاك نيوتن به دستاوردها و اكتشافات گاليله و ديگران بسيار علاقمند بود. ايزاك فكر مي كرد كه عالم هستي مثل ماشيني عمل مي كند كه قوانين كم و ساده اي بر آن حاكم است.

 

 

ایزاک نیوتن

 

 

و همانند گاليله بر اين انديشه بود كه رياضيات راهي ست براي اثبات و بيان اين قوانين.نيوتن يكي از بزرگترين دانشمندان دنيا بود چون هم ايده و انديشه هاي خود را حفظ كرده بود و هم از انديشه هاي ديگر دانشمندان بهره ميگرفت تا تصويري از بدست آوردكاركرد عالم. ايزاك نحوه كار جهان را با رياضيات مي داد،او قوانين حركت و جاذبه را فرمولبندي كرد.اين قوانين فرمولهاي رياضي هايي هستندكه حركت اشيا هنگامي كه بر آنها نيرويي وارد مي شود را توضيح ميدهند.

 

 

هنگامي كه ايزاك به عنوان پروفسور رياضيات در دانشگاه تدريس مي كرد،مشهورترين كتابش،را منتشر كرد. او 3 قانون مهم را در مورد حركت اشيا در اين كتاب آورده است. سپس او تئوري ها و نظراتش را در مورد جاذبه تشريح كرد.

 

 

جاذبه نيرويي است كه باعث مي شود اشيا به طرف زمين كشيده شوند. مثلا اگر مدادي از ميز به پايين سقوط كند بر روي كف اتاق مي افتد نه روي سقف.

 

 

ايزاك همچنين در اين كتابش از قوانينش استفاده كرد تا نشان دهد كه سيارات در يك مدار بيضوي شكل بدور خورشيد ميگردند نه مداري دايره اي نيوتن از سه قانون براي بيان حركت اجسام استفاده كرد. كه از آنها به قوانين نيوتن اسم برده ميشود.

 

 

قانون اول ميگويد كه جسمي كه نه كشيده شود و نه هل داده شود،همچنان باقي مي ماند ويا حركتش را برخط مستقيم با سرعت ثابت ادامه مي دهد.

 

 

فهميدن اين مطلب كه يك دوچرخه بدون اينكه كشيده شود ويا هل داده شود بدون حركت مي ماند ساده است،اما فهميدن اينكه جسمي بدون كمك به حركتش ادامه دهد مشكلتر به نظر مي رسد. دوباده به دوچرخه فكر كنيد، اگر كسي در هنگام دوچرخه راندن قبل از توقف دوچرخه ازآن پايين بپرد چه اتفاقي مي افتد؟ به حركتش ادامه ميدهد يا مي افتد.

 

 

ایزاک نیوتن

 

 

تمايل يك جسم به بي حركت باقي ماندن ويا ادامه حركت در يك خط مستقيم با سرعت ثابت اينرسي خوانده ميشو د.

 

 

 

 

قانون دوم F=MA

 

 

نيرو = جرم شتاب بيان ميكند كه چگونه نيرويي بر جسمي عمل ميكند اگر شخصي سوار بر دوچرخه پدال آن را به جلو فشار دهد دوچرخه به سمت جلو ميرود،واگه شخصي دوچرخه را از پشت بگيرد و به جلو هل دهد شتاب دوچرخه افزايش مي يابد.اگر دوچرخه سوار ترمز را فشار بدهد از سرعتش بآرامي كم ميشود واگراو فرمان دوچرخه را به سمتي به گرداند،مسيرآن عوض خواهد شد.

 

 

قانون سوم مي گويداگر جسمي كشيده شود يا هل داده شود،همين جسم در مسيرمخالف به همان اندازه ميكشد و يا هل خواهد داد.

 

 

شخصي جعبه اي را بلند ميكند،براي اين كار نيرويي صرف كرده است جعبه سنگين است به اين دليل كه،همان مقدار نيرو را به دستهاي بلندكننده وارد ميكند. اين وزن از طريق پاهاي فرد به زمين منتقل ميشود،زمين هم به همان اندازه به پاهاي فرد نيرويي به سمت بالا وارد مي كند. اگر زمين نيروي كمي را به شخص وارد كند،شخص بلندكننده مي افتد. و اگر كف زمين نيروي زيادي وارد كند شخص به پرواز در خواهدآمد.

 

 

بيشتر مردم وقتي به نيوتن فكر ميكنند،اون رو زير يك درخت سيب در حال افتادن سيب مي بينند.زماني كه نيوتن سيب راهنگام افتادن ديد به فكر حركت خاصي افتادـجاذبه. نيوتن فهميد كه جاذبه نيروي جذب كننده اي ست بين دو جسم. او همچنين دانست كه اجسام با جرم بيشتر نيروي جاذبه بيشتري را اعمال مي كنند،يا به بيان ديگري اجسام كوچكتر را به سمت خود مي كشند.اين همان دليلي است كه سيب به خاطر آن به سمت زمين مي افتدبه جاي رفتن به هوا،واينكه چرا مردم در آسمان شناور نيستند ايزاك در مورد جاذبه وسيب انديشيد. او فكر مي كرد كه ممكن است جاذبه به زمين واشياي بر روي آن محدود نشود چه مي شوداگر جاذبه در ماه واطراف آن وجود داشته باشد؟ ايزاك نيرويي كه لازم بود تا ماه به دور زمين بگردد را محاسبه كرد.وسپس با نيرويي كه موجب افتادن سيب شده بود،مقايسه كرد.بعد از پذيرفتن اين واقعيت كه ماه بسيار از زمين دور است،و جرم بسيار بيشتري دارد،او متوجه شدكه نيروها مساوي است.ماه توسط نيروي جاذبه زمين به دور مدار زمين نگه داشته شده است محاسبات نيوتن درك مردم از عالم را تغيير داد.كسي تا آن زمان نمي توانست بگويد كه چرا سيارات در مداراتشان مانده اند؟. چه چيزي آنها را نگه داشته است؟ پنحاه سال قبل از اينكه نيوتن متولد شود تصور مردم براين بود كه سياره ها توسط سپرهاي نامرئي نگه داشته شده است. ايزاك ثابت كردكه آنها توسط جاذبه خورشيد نگه داشته شده اند.همچنين او نشان داد كه نيروي جاذبه به فاصله و جرم دو جسم بستگي دارد او اولين كسي نبود كه فهميد مدار سيارات حلقوي نمي باشد،بلكه بيشتر بيضوي شكل هستند.


:: موضوعات مرتبط: فیزیک , ,
:: برچسب‌ها: نیوتن , ایزاک نیوتن , نیوتون , ,



گاوس
نوشته شده در چهار شنبه 13 آذر 1392
بازدید : 927
نویسنده : امیرحسین رمضانخانی

 

گاوس


 

 

 

کوتاه ترین توصیف درباره ی او :

 
 

بزرگ ترین ریاضی دان آلمانی است، و به عنوان یکی از برترین ریاضی دانان همه دوران شناخته شده است، و شاید بتوان گفت که برترین آنهاست.

 

 

 

روزگار کودکی

 

گاوس، این ریاضی دان آلمانی، در خانواده ای محروم، در شهر برانشوایگ زاده شد. گفته می شود که هوش سرشار او زمانی آشکار شد که در سه سالگی اشتباهی را که پدرش در محاسبه ی دارایی ها، بر روی کاغذ، انجام داده بود در ذهنش درست کرد. داستان دیگری که درباره ی هوش بسیار او گفته می شود آن است که آموزگارش، در دبستان، برای سرگرم کردن شاگردان به آنان گفت شماره های 1 تا 100 را با هم جمع کنند؛ گاوس خردسال پاسخ درست را در چند ثانیه با به کارگیری یک بینش ریاضیاتی چشمگیر به دست آورد. رهیافتی که او به کار بست چنین بود: او دانست که با جمع کردن دو به دوی عبارت ها از دو سر فهرست شماره ها پاسخ هر یک از این جمع ها برابر خواهد شد:

 

1+100=101, 2+99=101, 3+98=101, ...

 

برای جمع کل هم خواهیم داشت:

 

50*101=5050

 

 

 

میان‌سالی

 

گاوس در پایان نامه ی سال 1799 خود اثباتی بر قضیه ی بنیادین جبر ارائه کرد. این قضیه ی مهم می گوید که "هر چندجمله ای درجه ی n، با به شمار آوردن ریشه های تکراری، دارای n جواب است".

 

آوازه ی او با انتشار Disquisitiones Arithmeticae (مقاله های حساب) در 25 سالگیش بسیار افزایش یافت. در سال 1807 به استادی رصدخانه و دانشگاه "گوتینگن" دست یافت و تا پایان زندگیش این سِمت را در دست داشت. مقاله ی "نظریه ی حرکت اجرام آسمانیِ در حال حرکت در مقاطعی مخروطی پیرامون خورشید" را در سال 1809، در هامبورگ، منتشر کرد؛ مقاله ای که انگیزشی قوی را برای روش های درست مشاهده های اخترشناسی به دست داد. مقاله های اخترشناسی، مشاهده ها، محاسبه های مدار سیاره ها و ستاره های دنباله دار و ... او همچنانکه بیشمارند بسیار ارزشمند نیز هستند.

 

توانمندی مغز گاوس در محاسبه بسیار شگفت انگیز بود. مشهور است هنگامی که از او پرسیدند چگونه می تواند مسیر حرکت سیارک سِرِس را با این دقت پیشگویی کند، او پاسخ داد "لگاریتم ها را به کار می برم". پرسشگر خواست بداند که او چگونه شمار بسیاری از عددها را می تواند از جدول ها چنین سریع ببیند و بخواند. گاوس پاسخ داد " به آن ها نگاه کنم؟ چه کسی نیاز دارد به آن ها نگاه کند؟ من آن ها در در ذهنم محاسبه می کنم"!

 

گاوس ادعا کرد که امکان هندسه ی نااقلیدسی را کشف کرده است ولی هرگز آن را منتشر ننمود. این یافته ی او یک جهش کلیدی در دانش ریاضی بود چنانکه ریاضیدانان را از این باور نادرست که اصل های اقلیدسی تنها راه پایداری هندسه هستند رهانید. پژوهش در این دامنه از هندسه، ما را به سوی نظریه ی نسبیت عمومی آینِشتاین راه می نمایاند، نظریه ای که جهان را بر پایه ی هندسه ی نااقلیدسی شرح می دهد.

 

او تلاش خود را در زمینه ی "نظریه ی اعداد" و موضوع های تحلیلی دیگر پی گرفت و مقاله های بسیاری را برای Königliche Gesellschaft der Wissenschaften (انجمن پادشاهی علوم) در گوتینگن فرستاد.

 

 

 

کهن‌سالی، مرگ و پس از آن

 

نخستین مقاله ی او در زمینه ی الکترومغناطیس در سال 1833 میلادی چاپ شد. پس از زمانی کوتاه، تا مدت ها با Wilhelm Weber، فیزیکدان نامدار، برای ساخت دستگاه نوین مشاهده ی مغناطیس زمین و دگرگونی های آن، در ارتباط بود. ابزارهایی که آنان ساختند "دستگاه انحراف مغناطیسی" و "مغناطیس سنج bifilar" بود.

با یاری وبر، در سال 1833 در گوتنگین، یک رصدخانه ی مغناطیس که در ساختارش هیچ قطعه ی آهنی نبود ساخت و در آن مشاهده های مغناطیسی را انجام داد؛ و از همین رصدخانه سیگنال های تلگرافی را به شهرک های پیرامون فرستاد و بدین گونه عملی بودن تلگراف الکترومغناطیسی را نشان داد. افزون بر این ها، او یک انجمن با نام Magnetischer Verein (انجمن مغناطیسی) را بنیاد نهاد که در نوع خود در آلمان برای نخستین بار بوده است. او یک روش اندازه گیری شدت میدان مغناطیسی افقی را گسترش داد که در نیمه ی دوم سده ی بیستم به کار می رفته است و نظریه ی ریاضی برای جداسازی منابع درونی (هسته و پوسته) و بیرونی (مغناطیس-سپهر) میدان مغناطیسی زمین را حل کرد. مقاله های Resultate aus den Beobachtungen des magnetischen Vereins (نتایج انجمن های مشاهده های مغناطیسی) از سال 1836 تا 1839 منتشر شدند که، در این میان، در سال های 1838 و 1839 دو مقاله ی بسیار ارزشمند گاوس منشر شد: Allgemeine Theorie des Erdmagnetismus (نیروی مغناطیسی کلی زمین) و Allgemeine Lehrsatz (قضیه ی عمومی) که درباره ی نظریه ی "نیروهای ربایشی مطابق با معکوس توان دوم فاصله" است.

ابزار ها و روش هایی که بدین گونه منسوب به اوست در مشاهده های مغناطیسی در سراسر جهان به کار گرفته می شوند. از دیگر کارهای او همکاری در اندازه گیری های "هانوفری- دانمارکی" درباره ی عملیات مثلثاتی و کمانی بود (1821 - 1848)؛ همچنین دو مقاله را با عنوان Über Gegenstände der höheren Geodäsie (درباره ی موضوع برترین نقشه برداری) در سال های 1843 و 1846 منتشر کرد و نیز چندین و چند مقاله ی دیگر. گاوس در زمینه های گوناگون ریاضی اعم از جبر، هندسه، و حساب دیفرانسیل و انتگرال نوآفرینی های بنیادین بسیاری را ارایه کرده است. گاوس چنین باور داشت که ریاضی باید بازتابی از جهان واقع باشد؛ با این باور، نوآفرینی های او نقشی بنیادین در پیشبرد دانش ریاضی داشته است. گاوس در ادبیات بسیار چیره دست بود و نیز زبان های مهم اروپایی نوین را به خوبی می دانست. او همچنین هموَند "انجمن دانش های پیشرو در اروپا" بود. او در 23 فوریه ی 1855 در گوتینگن درگذشت.

جشن صد سالگی او در سال 1877 در زادگاهش برانشوایگ برگزار شد. کارها و پژوهش های گاوس از سوی "انجمن پادشاهی علوم" گوتینگن در سال های 1863 تا 1871 در هفت جلد گردآوری شد که نویسنده ی آن ها E. J. Schering بوده است؛ نام آن کتاب ها از این قرارند: 1. مقاله های حساب (Disquisitiones Arithmeticae) 2. نظریه ی اعداد 3. تحلیل ریاضی 4. هندسه و روش کم ترین مجذورات 5. فیزیک ریاضیاتی (Mathematical Physics) 6. اخترشناسی 7. نظریه ی حرکت اجرام آسمانی بیشتر نوشتارهای ریاضی محض او در جلدهای دوم و سوم و چهارم جای دارند (که باید "ربایش"را که در جلد پنجم است به این ها بیفزاییم). بعدها چند جلد دیگر هم افزون بر این ها چاپ شد: Funamente der Geometrie usw (بنیاد هندسه ) (1900) و Geodatische Nachträge zu Band IV (1903) که آن ها افزون بر آن که دربردارنده ی کارهای گوناگون، مقاله ها، نقدها و یادداشت هایی درباره ی نوشته های خودش و نیز نوشته های دیگران در Göttingen gelehrte Anzeigen (اسناد دانش آموختگان گوتینگن) بود، مقدار چشمگیری از موضوع ها و نوشتارهای چاپ نشده ی پیشین را نیز دربرداشت، Nachlass (دارایی شخص مرده).

 

 

 

زندگی خانوادگی

 

زندگی شخصی گاوس در سایه ی مرگ زودهنگام نخستین همسرش، Johanna Osthoff، در سال 1809 میلادی و در پی آن مرگ پسر یک ساله اش لوییس، در سال 1810، تاریک شده بود. این رویدادها گاوس را به چنان افسردگی فرو برد که هرگز نتوانست از آن رهایی یابد. او با یکی از دوستان همسرش که Friederica Wilhelmine Waldeck (Minna) نام داشت ازدواج کرد، ولی این ازدواج دوم هم چندان فرخنده نبود. هنگامی که همسر دومش در سال 1831 میلادی، پس از یک بیماری طولانی، درگذشت یکی از دخترانش، Therese، نگهداری خانه و پرستاری از گاوس را تا پایان زندگی او پذیرفت.

گاوس شش فرزند داشت، سه فرزند از هر یک از همسرانش. از یوآنا : Joseph (1806-1873)، Wilhelmina (1808-1846) و Louis (1809-1810). از میان همه ی فرزندان، ویلهلمینا را می توان وارث تمام و کمال هوش گاوس دانست ولی مرگ او در جوانی روی داد. از مینا والدک: Eugene (1811-1896)، Wilhelm (1813-1879) و Therese (1816-1864). اویگِنه پس از کشمکشی که با پدرش داشت در سال 1832 میلادی به آمریکا مهاجرت کرد. ویلهلم هم به کشاورزی پرداخت و پس از آن یک بازرگان موفق کفش شد. ترزه هم ازدواج کرد و تا پایان زندگی گاوس از او پرستاری کرد.

 

منش و شخصیت

 

گاوس به کمال در اخلاق و انسانیت باور داشت و نیز بسیار کوشا بود. او بسیار کم به نشر کارهایش می پرداخت چرا که از انتشار کارهایی که رسیدگی و ویرایش نشده اند سر باز می زد، که این هم هماهنگ با شعار "کم ولی پربار" اوست. پس از خواندن دفترچه یادداشت او آشکار شد که در واقع چندین و چند مفهوم ریاضی بسیار با ارزش را سال ها و یا حتی چند دهه پیش از آن که از سوی معاصران او منتشر شود یافته است. تاریخ نویس نامدار ریاضی، Eric Temple Bell، برآورد کرد که اگر گاوس همه ی آنچه را که می دانست آشکار می کرد دانش ریاضی 50 سال پیش می افتاد. (Bell, 1937) از سوی دیگر، گاوس را از آنجا که از ریاضیدانان جوانی که خواهان پیروی از او بودند پشتیبانی نمی کرد نکوهش می کنند. او بسیار کم، و شاید هرگز، با ریاضیدان دیگری همکاری نکرد. گرچه گاوس چند دانشجو را پذیرفت ولی همه بیزاری او از تدریس را می دانستند (گفته شده است که او تنها در یک سخنرانی علمی حضور داشت، که در سال 1828 میلادی در برلین برگزار شد). به هر روی، چندین تن از دانشجویان او ریاضیدانانی نامدار شدند کهRichard Dedekind ، Bernhard Riemann، و Friedrich Bessel از آن دسته بودند. پیش از مرگ Sophie Germain، گاوس اعطای مدرک افتخاری به ژرمااین را پیشنهاد داد.

 


:: موضوعات مرتبط: ریاضی هفتم , ریاضی پیشرفته , ,
:: برچسب‌ها: گاوس , ,



ماری کوری
نوشته شده در چهار شنبه 13 آذر 1392
بازدید : 928
نویسنده : امیرحسین رمضانخانی

 

ماری کوری,زندگینامه ماری کوری,بیوگرافی ماری کوری, سرگذشت ماری کوری

ماری كوری در سال 1867 با نام ماریا اسكلو دووسكا در ورشو پایتخت لهستان متولد شد او در سن 19 سالگی به پاریس رفت تا در آنجا به تحصیل در رشته شیمی بپردازد . در آنجا با فیزیكدان جوان فرانسوی به نام پیر كوری آشنا شد و این آشنایی به ازدواج انجامید.

ماری كوری در سال 1867 با نام ماریا اسكلو دووسكا در ورشو پایتخت لهستان متولد شد او در سن 19 سالگی به پاریس رفت تا در آنجا به تحصیل در رشته شیمی بپردازد . در آنجا با فیزیكدان جوان فرانسوی به نام پیر كوری آشنا شد و این آشنایی به ازدواج انجامید. او به پیر كوری در انجام آزمایشهای عملی اش درباره الكتریسیته كمك می كرد زمانی كه او در سال 1895 در انباری چوبی كوچك كه آزمایشگاه او بود شروع به كار كرد نه او و نه هیچ كس دیگر چیزی درباره عنصر شیمیایی رادیم نمی دانست این عنصر هنوز كشف نشده بود البته یكی از همكاران پژوهشگر پاریسی فیزیكدان فرانسوی «هانری بكرل» در آن زمان تشخیص داده بود كه عنصر شیمیایی اورانیوم پرتوهایی اسراسر آمیز نامرئی از خود می افشاند او به طور اتفاقی یك قطعه كوچك از فلز اورانیوم را بر روی یك صفحه فیلم نور ندیده كه در كاغذ سیاه پیچیده شده بود گذاشته بود صبح روز بعد مشاهده كرد كه صفحه فیلم درست مثل این كه نور دیده باشد سیاه شده است بدیهی بود كه عنصر اورانیوم پرتوهایی را از خود ساطع كرده بود كه از كاغذ سیاه گذشته و برصفحه فیلم اثر كرده بود. بكرل این فرایند را دوباره با سنگ معدنی موسوم به (Pitch-blende) كه سنگی سخت و سیاه قیرگون است كه از آن اورانیوم به دست می آید- تكرار كرد این بار اثری كه سنگ بر روی صفحه فیلم گذاشته بود حتی از دفعه قبلی هم قوی تر بود بنابراین می بایست به غیر از عنصر اورانیوم یك عنصر پرتوزای دیگر هم در سنگ وجود می داشت او فرضیه خود را با خانواده كوری كه با او دوست بودند مطرح كرد آنها نیز این راز را هیجان انگیز یافتند این چه پرتوهای نادری بودند كه در اشیایی كه پرتوهای نوری معمولی از آنها عبور نمی كرد نفوذ می كردند و از میان آنها می گذشتند؟

در آن زمان پیر كوری در مدرسه فیزیك تدریس می كرد ولی او تمام وقت آزاد خود را به كار می برد تا به همسرش در آزمایشهایی كه انجام می داد كمك كند رئیس مدرسه فیزیك یك انباری مضروبه كنار حیاط مدرسه را در اختیار آنها گذاشت این انبار فضایی بود كه آنها می توانستند بدون هزینه ای دریافت كنند و بنابراین آن را قبول كردند قدم بعدی این بود كه سنگ معدنی سیاه را تهیه كنند. اگر می خواستند اقدام به خرید آن كنند خیلی گران تمام می شد آنها به طوركلی اندگی اطلاع یافتند كه دولت اتریش هزاران كیلو از این سنگها دارد كه چون اورانیومش را جدا كرده اند آنها را بی ارزش می دانند چون خانواده كوری دنبال اورانیوم نبودند بلكه عنصر ناشناخته جدیدی را جستجو می كردند این زباله ها را درست همان چیزی یافتند كه به آن نیاز داشتند ماری و پیر كوری این توده های كثیف را با بیل درون دیگهای بزرگی می ریختند آنها را با مواد شیمیایی مخلوط می كردند و بر روی یك اجاق قدیمی چدنی حرارت می دادند. دود سیاه، خفه كننده و بدبوی غلیظی كه از دیگها برمی خواست نفس آنها را تقریباً بند می آورد و اشك چشمانشان را سرازیر می كرد. (با مراجعه به یادداشتهای قطور آزمایشگاهی ماری و پیكر كوری معلوم می شود كه آن دو نفر از شانزدهم دسامبر 1897 به مطالعه در باره پرتو بكرل یا پرتو اورانیوم پرداختند در آغاز ماری فقط به این كار مشغول شد ولی از پنجم فوریه سال 1898 پیر هم به او ملحق شد پیر به اندازه گیری ها و بررسی نتایج پرداخت آن دو نفر عمدتاً شدت پرتوهای كانی ها و نمكهای مختلف اورانیوم و اورانیوم فلزی را اندازه گیری می كردند در نتیجه تجربه های زیاد آنها این بود كه تركیبات اورانیوم كمترین رادیواكتیویته را داشتند. رادیواكتیویته اورانیوم فلزی از آنها بیشتر بود و كانی اورانیوم كه معروف به پشبلند بود بیشترین رادیواكتیویته را داشت این نتایج نشان می داد كه احتمالاً پشبلند محتوی عنصری است كه رادیواكتیویته اش خیلی بیشتر از رادیواكتیویته اورانیوم است در دوازدهم آوریل 1898 كوری ها نظریه خود را به آكادمی علوم پاریس گزارش كردند در چهاردهم آوریل كوریها با همكاری لمون شیمیدان فرانسوی به جستجوی عنصر ناشناخته مزبور پرداختند.

ماری کوری,زندگینامه ماری کوری,بیوگرافی ماری کوری, سرگذشت ماری کوری

نتیجه گرانبهای این كار پرزحمت و طاقت فرسا تنها چند قطره ازماده ای بود كه آنها این ماده را در لوله های آزمایشگاهی نگهداری می كردند بر اثر این كارهای طاقت فرسا در نخستین زمستان ماری كوری دچار نوعی عفوت و التهاب ریوی شد تمام فصل را مریض بود ولی پس ازبهبودی كار پختن مواد در دیگها را در آزمایشگاه از سر گرفت سال پس از آن نخستین دخترش به نام ایرنه متولد شد پیر و ماری كوری در ماه جولای (مرداد ماه) همان سال توانستند این مسئله را انتشار دهند كه سنگ معدن (Pitch-blende) به غیر از عنصر اورانیوم دو عنصر پرتوزای دیگر را نیز در خود دارد نخستین عنصر را به یاد محل تولد و بزرگ شدن ماری كوری كه لهستان (Poland) بوده است،پولونیوم (Polonium) نامیدند و دومین عنصر را كه اهمیت زیادی داشت رادیوم نامیدند كه از واژه لاتین radius به معنی پرتو الهام می گرفت. در بیست و ششم دسامبر سال 1898 (پنجم دی ماه 1277) اعضای آكادمی علوم پاریس گزارشی تحت عنوان «درباره ماده شدیداً رادیواكتیوی كه در پشبلند وجود دارد» آگاه شدند و این روز تاریخ تولد رادیوم است. پیدایش رادیوم در میان عناصر رادیواكتیو طبیعی تقریباً به فوریت ثابت كرد كه این عنصر مناسبترین عنصر رادیواكتیو برای بسیاری كارهاست به زودی معلوم شد كه نیمه عمر رادیوم نسبتاً زیاد است (1600 سال) كشف رادیوم یكی از پیروزیهای بنیادی علم است بررسی های انجام شده روی رادیوم موجب دگرگونی های اساسی در دانش بشر درباره خواص و ساخت ماده شد و منجر به شناخت و دستیابی به انرژی اتمی شد خانواده كوری به همراه بكرل به خاطر كشفی كه پس از آن همه كارطاقت فرسا به آن نائل شدند در سال 1903 جایزه نوبل (فیزیك) را از آن خود كردند و به این ترتیب توانستند وامهایی را كه برای كارهای پژوهشی طولانی خود گرفته بودند، پرداخت كنند.


پیر كوری در سال 1906 در 47 سالگی به علت تصادف با اتومبیل درگذشت مادام كوری پس از مرگ شوهرش به مطالعات خود ادامه داد و در سال 1910 موفق به تهیه رادیوم خالص گردید در این هنگام استاد سوربون و عضو آكادمی طب شد و در سال1911 برای دومین بار به دریافت جایزه نوبل نائل شد (ماری كوری به غیر از لینوس پاولینگ (برنده جایزه نوبل در شیمی در سال 1954، برنده جایزه صلح نوبل در سال 1962) تنها انسانی است كه دوباره این جایزه ارزشمند را از آن خود كرده است.) مادام كوری در چهارم ژوئیه 1934 یعنی بیست و هشت سال بعد از مرگ شوهرش و در سن 67 سالگی درگذشت.

 


:: موضوعات مرتبط: شیمی , ,
:: برچسب‌ها: ماری کوری , کوری , ,



رابرت کخ
نوشته شده در چهار شنبه 13 آذر 1392
بازدید : 910
نویسنده : امیرحسین رمضانخانی

رابرت كُخ,رابرت كُخ کاشف میکروب سل,بیوگرافی رابرت کخ

 

 

 

رابرت كُخ باكتري شناس و پزشك برجسته آلماني

 

رابرت كُخ باكتري شناس و پزشك برجسته آلماني در 11 دسامبر 1843م در شهر هارتْزْ آلمان به دنيا آمد. وي پس از پايان تحصيلات خود در رشته پزشكي، مطالعات و تحقيقات گسترده‏اي را درباره علل برخي از بيماري‏ها هم‏چون وبا، سل و سياه زخم آغاز كرد.


كُخ پس از تكميل روش كشتِ ميكروب‏ها، آن‏ها را به وسيله رنگ كردن در زير ميكروسكوپ مشاهده كرد و پي برد كه باسيل‏هاي بسيار كوچكي در خون گوسفند يا حيوان مريض وجود دارد.كخ عاقبت توانست با پرورش و نگهداري اين باسيل، نظريه خويش را اثبات نموده و سرم اين مرض را بسازد. اين عمل باعث شد كه از تلفات زياده از حد احشام جلوگيري شود.


كخ در سال 1880م به عضويت شوراي سلطنتي بهداشت برلين انتخاب گرديد و از آن پس تحقيقات خود را براي كشف ميكروب سل كه از ديرباز به طاعون سفيد مشهور بود، آغاز كرد.اين مطالعات در نهايت منجر به كشف ميكروب سل در 24 مارس 1882م شد و كُخ پس از چندي اعلام كرد كه مي‏توان همه جانداران را در اثر تلقيح اين سرم از امراض مختلف مصون داشت.


در سال 1905، كخ به دليل تلاش در راه گسترش علم و كشف باسيل سل، موفق به اخذ جايزه نوبل پزشكي شد و دانشمندان زمان، پس از تاييد نظرات او، وي را در شمار بزرگ‏ترين مكتشفين قرار دادند.

 

 

رابرت كُخ بدون شك بعد از لويي پاستور كاشف پني‏سيلين، بزرگ‏ترين ميكروب شناس دنيا است و خدمات ارزنده او در راه بسط علم، هيچ‏گاه از يادها نخواهد رفت.

 


كخ سفرهاي زيادي به افريقا براي تحقيق درباره مرض خواب، مالاريا و طاعون انجام داد و دريافت كه مرض خواب كه هزاران افريقايى را به كام مرگ كشانده بود، در اثر نيش پشه‏اي به نام تسه تسه است.

به تدريج كخ در اثر فعاليت زياد و ناراحتي‏هاي ناشي از آن مريض و ضعيف گرديد، تا اين‏كه كاشف سل كه خود نجات دهنده جان ميليون‏ها انسان بود در 27 مه 1910م در 67 سالگي بر اثر مرض سل درگذشت.


:: موضوعات مرتبط: زیست شناسی , ,
:: برچسب‌ها: کخ , رابرت کخ , ,



زکزیای رازی
نوشته شده در چهار شنبه 13 آذر 1392
بازدید : 936
نویسنده : امیرحسین رمضانخانی

 

 

نام وی محمد و نام پدرش زکریا و کنیه‌اش ابوبکر است. مورخان شرقی در کتاب‌هایشان او را محمد بن زکریای رازی خوانده‌اند، اما اروپائیان و مورخان غربی از او به نام‌های رازس Rhazes و رازی Al-Razi در کتاب‌های خود یاد کرده‌اند. به گفته ابوریحان بیرونی وی در شعبان سال ۲۵۱ هجری (۸۶۵ میلادی) در ری متولد شده و دوران کودکی و نوجوانی‌ و جوانی‌اش دراین شهر گذشت .

نام وی محمد و نام پدرش زکریا و کنیه‌اش ابوبکر است. مورخان شرقی در کتاب‌هایشان او را محمد بن زکریای رازی خوانده‌اند، اما اروپائیان و مورخان غربی از او به نام‌های رازس Rhazes و رازی Al-Razi در کتاب‌های خود یاد کرده‌اند. به گفته ابوریحان بیرونی وی در شعبان سال ۲۵۱ هجری (۸۶۵ میلادی) در ری متولد شده و دوران کودکی و نوجوانی‌ و جوانی‌اش دراین شهر گذشت. چنین شهرت دارد که در جوانی عود می‌نواخته و گاهی شعر می‌سروده ‌است. بعدها به کار زرگری مشغول شد و پس از آن به کیمیاگری روی آورد، وی در سنین بالا علم طب را آموخت. بیرونی معتقد است او در ابتدا به کیمیا اشتغال داشته و پس از آن‌که در این راه چشمش در اثر کار زیاد با مواد تند و تیز بو آسیب دید، برای درمان چشم به پزشکی روی آورد. . در کتاب‌های مورخان اسلامی آمده‌است که رازی طب را در بیمارستان بغداد آموخته‌است، در آن زمان بغداد مرکز بزرگ علمی دوران و جانشین دانشگاه جندی شاپور بوده‌است و رازی برای آموختن علم به بغداد سفر کرد و مدتی نامعلوم در آن‌جا اقامت گزید و به تحصیل علم پرداخت و سپس ریاست بیمارستان معتضدی را برعهده گرفت. پس از مرگ معتضد خلیفه عباسی به ری بازگشت و عهده‌دار ریاست بیمارستان ری شد و تا پایان عمر در این شهر به درمان بیماران مشغول بود. رازی در آخر عمرش نابینا شد، درباره علت نابینا شدن او روایت‌های مختلفی وجود دارد، بیرونی سبب کوری رازی را کار مداوم با مواد شیمیایی چون بخار جیوه می‌داند.

 

رازی از تفکرات فلسفی رایج عصر خود که فلسفه ارسطویی‌- افلاطونی بود، پیروی نمی‌کرد و عقاید خاص خود را داشت که در نتیجه مورد بدگویی اهل فلسفه هم‌ عصر و پس از خود قرار گرفت. هم‌چنین عقایدی که درباره ادیان ابراز داشت سبب شد موجب تکفیر اهل مذهب واقع شود و از این‌ رو بیشتر آثار وی در این زمینه از بین رفته‌است. رازی را می‌توان برجسته‌ترین چهره خردگرایی و تجربه‌گرایی در فرهنگ ایرانی‌ و اسلامی‌ نامید. وی در فلسفه به سقراط و افلاطون متمایل بود و تأثیراتی از افکار هندی و مانوی در فلسفه وی به چشم می‌خورد. با این وجود هرگز تسلیم افکار مشاهیر نمی‌شد بلکه اطلاعاتی را که از پیشینیان بدست آورده بود مورد مشاهده و تجربه قرار می‌داد و سپس نظر و قضاوت خود را بیان می‌دارد و این را حق خود می‌داند که نظرات دیگران را تغییر دهد و یا تکمیل کند. از آراء رازی اطلاع دقیقی در دست نیست جز در مواردی که در نوشته‌های مخالفان آمده‌است. در نظر رازی جهان جایگاه شر و رنج است اما تنها راه نجات، عقل و فلسفه‌است و روان‌ها از تیرگی این عالم پاک نمی‌شود و نفس‌ها از این رنج رها نمی‌شوند مگر از طریق فلسفه... در فلسفه اخلاق رازی مساله لذت و رنج اهمیت زیادی دارد. از دید وی لذت امری وجودی نیست، یعنی راحتی از رنج است و رنج یعنی خروج از حالت طبیعی به‌ وسیله امری اثرگذار و اگر امری ضد آن تأثیر کند و سبب خلاص شدن از رنج و بازگشت به حالت طبیعی شود، ایجاد لذت می‌کند. رازی فلسفه را چنین‌ تعریف می‌کند که چون «فلسفه تشبه به خداوند عزوجل است به قدر طاقت انسانی» و چون آفریدگار بزرگ در نهایت علم و عدل و رحمت است پس نزدیکترین کسان به خالق، داناترین و عادل‌ترین و رحیم‌ترین ایشان است. رازی با وجود آن‌که به خدا و ماوراء الطبیعه اعتقاد داشت، نبوت و وحی را نفی می‌کرد و ضرورت آن را نمی‌پذیرفت و در دو کتاب «فی‌النبوات‌» و «فی حیل المتنبین» به نفی نبوت پرداخته ‌است. «از تعلیمات او این بود که همه آدمیان سهمی از خرد دارند که بتوانند نظرهای صحیح درباره مطالب عملی و نظری به‌دست آورند، آدمیان برای هدایت شدن به رهبران دینی نیاز ندارند، در حقیقت دین زیان ‌آور است و مسبب کینه و جنگ. نسبت به همه مقامات همه سرزمین‌ها شک داشت.» این تفکرات رازی موجب خشم علمای اسلامی بر علیه او شد و او را ملحد و نادان و غافل خواندند و آثار او را رد کردند.

 

زندگینامه زکریا رازی , بیوگرافی زکریا رازی

 

 

 

 

مورخان طب و فلسفه در قدیم به تفاریق استادان رازی را سه تن یاد کرده‌اند:

ابن ربن طبری: زکریا در طب شاگرد وی بوده است. ابوزیذ بلخی: حکیم زکریای رازی در فلسفه شاگرد وی بوده است. ابوالعباس محمد بن نیشابوری: استاد محمد بن زکریا رازی در حکمت مادی (ماترلیسیم) یا گیتی‌شناسی بوده است.

 

رازی، پزشک و طبیعت شناس بزرگ ایرانی را پدر شیمی یاد کرده‌اند، از آن رو که دانش کیمیایی کهن را به علم شیمی نوین دگرگون ساخت. ابن ندیم از قول رازی گفته است: «روا نباشد که دانش فلسفه را درست دانست و مرد دانشمند را فیلسوف شمرد، اگر دانش کیمیا در وی درست نباشد و آن را نداند.»

 

رازی مکتب جدیدی در علم کیمیا تأسیس کرده که آن را می‌توان مکتب کیمیای تجربی و علمی نامید. ژولیوس روسکا دانشمند برجسته‌ای که در شناسایی کیمیا (شیمی) رازی به دنیای علم بیشتر سهم و جهد مبذول داشته، رازی را پدر شیمی علمی و بانی مکتب جدیدی در علم دانسته، شایان توجه و اهمیت است که قبلا این لقب را به دانشمند بلند پایه فرانسوی لاوازیه داده بودند. به هر حال آنچه مسلم است تأثیر فرهنگ ایرانی دوران ساسانی در پیشرفت علوم دوران اسلامی و از جمله کیمیاست که در نتیجه موجب پیشرفت علم شیمی امروزه شده است.

 

در فرآیند دانش کیمیا به علم شیمی توسط رازی، نکته‌ای که از نظر محققان و مورخان علم، ثابت گشته، نگرش «ذره یابی» یا اتمسیتی رازی است. کیمیاگران، قائل به تبدیل عناصر به یکدیگر بوده‌اند و این نگرش موافق با نظریه ارسطویی است که عناصر را تغییرپذیر یعنی قابل تبدیل به یکدیگر می‌داند. لیکن از نظر ذره گرایان عناصر غیر قابل تبدیل به یکدیگرند و نظر رازی هم مبتنی بر تبدیل ناپذیری آنهاست و همین علت کلی در روند تحول کیمیایی کهن به شیمی نوین بوده است. به تعبیر تاریخی زکریا، «کیمیا» ارسطویی بوده است و «شیمی» دموکریتی است. به عبارت دیگر، شیمی علمی رازی، مرهون نگرش ذره‌گرایی است، چنانچه همین نظریه را بیرونی در علم «فیزیک» به کار بست و بسط داد.

 

در اروپا فرضیه اتمی را «دانیل سرت» در سال 1619 از فلاسفه یونانی گرفت که بعدها «روبرت بویل» آن را در نظریه خود راجع به عنصرها گنجاند. با آنکه نظریه بویل با دیدگاه‌های کیمیاگران قدیم تفاوت آشکار دارد نباید گذشت که از زمان فیلسوفان کهن تا زمان او، تنها رازی قائل به اتمی بودن ماده و بقاء و قدمت آن بوده است و با آن که نظریه رازی با مال بویل و یا نگرش نوین تفاوت دارد، لیکن به نظریات دانشمندان شیمی و فیزیک امروزی نزدیک است.

 

در شیمی رازی توانست مواد شیمیایی چندی از جمله الکل و اسید سولفوریک (زیت الزاج) و جز این ها را کشف کند. رازی در علوم طبیعی و از جمله فیزیک تبحر داشته است. ابوریحان بیرونی و عمر خیام نیشابوری، بررسی‌ها و پژوهش‌های خود را از جمله در چگال ‌سنجی زر و سیم مرهون دانش «رازی» هستند. رازی در علوم فیزیولوژی و کالبدشکافی، جانورشناسی، گیاه شناسی، کانی‌شناسی، زمین شناسی، هواشناسی و نورشناسی دست داشته است.

 

«اگر همه می‌توانستند از استعدادهای خود درست بهره بگیرند، دنیا همان بهشت موعود می‌شد که همه می‌خواهند.»  رازی


:: موضوعات مرتبط: شیمی , ,
:: برچسب‌ها: زکریای رازی , ,



نکاتی درباره ی اعداد اول
نوشته شده در چهار شنبه 13 آذر 1392
بازدید : 944
نویسنده : امیرحسین رمضانخانی



اجزای اصلی جمله ی فعلیه
نوشته شده در چهار شنبه 13 آذر 1392
بازدید : 1088
نویسنده : امیرحسین رمضانخانی

 خب

قبلا درباره ی اجزای اصلی جمله ی اسمیه صحبت کردیم.حالا نوبت جمله ی فعلیه است.
 

اجزای اصلی جملات فعلیه:

1-نهاد فاعلی:کننده و انجام دهنده ی کار را نهاد فاعلی می گویند.(یعنی کسی که کاری را انجام می دهد نهاد فاعلی نامیده می شود.)
2-مفعول:به کسی یا چیزی که در جمله کاری بر روی آن انجام می گیرد مفعول می گویند.مفعول معمولا همراه حرف«را»می آید .ژو در جواب دو سوال«چه چیزی را»و«چه کسی را»به دست می آید.
3-فعل خاص:قبلا در این مورد بحث شده است.
 

مثال:

محمّد شیشه های کلاس را پاک کرد.(جمله ی فعلیه)
نهادفاعلی       مفعول          فعل خاص 
نکته ی 1:در این جمله«محمّد»کار پاک کردن شیشه های کلاس را انجام می دهد پس محمّد«نهاد فاعلی»است.
نکته ی 2:در این جمله کار پاک کردن بر روی شیشه انجام گرفته است پس شیشه نقش«مفعول»را دارد.
 

:: موضوعات مرتبط: ادبیات فارسی , ,
:: برچسب‌ها: جمله ی فعلیه , ,



طاهره ایبد
نوشته شده در سه شنبه 12 آذر 1392
بازدید : 4367
نویسنده :

طاهره ایبد:در سال 1342 در شیراز متولد شد.دارای مدرک فوق دیپلم در رشته ی زبان و ادبیات انگلیسی است وی همسر بیوک ملکی نویسنده معاصر است

مهمترین آثار:

1باغچه ی توی گلدان

2-خانواده آقای چرخشی

3-به هوای گل سرخ-


:: موضوعات مرتبط: ادبیات فارسی , ,
:: برچسب‌ها: طاهره ایبد , ,



مجلس شورای اسلامی(مطالعات اجتماعی)
نوشته شده در سه شنبه 12 آذر 1392
بازدید : 813
نویسنده :

مجلس در نظام جمهوری اسلامی ایران از اهمیت ویژه و والایی برخوردار بوده و محور بسیاری از تصمیم گیری ها، قانونگذاری ها، برنامه ریزی ها است و چراغ هدایت دولت و ملت را به دست دارد. مجلس پایگاه اساسی نظام و مردم و مایه حضور و مشارکت واقعی مردم در تصمیم گیری ها و مظهر اراده ملی است.

با توجه به نقش مؤثر و مهم مجلس در نظام کشور، وظایف عمده مجلس در دو بخش خلاصه می گردد:

الف- قانونگذاری

ب – نظارت

حال جهت اطلاع و آگاهی از جایگاه مجلس شورای اسلامی در قانون اساسی و همچنین نحوه اداره مجلس بر اساس آیین نامه داخلی و آشنایی با بخش های مختلف مجلس شورای اسلامی که مسئولیت ارتباط با مردم را به اشکال مختلف به عهده دارند به طور خلاصه اطلاعاتی ارایه می گردد. بدیهی است محققین و صاحب نظران می توانند با مراجعه به قانون اساسی – آیین نامه داخلی مجلس – مشروح مذاکرات مجلس و همچنین انتشارات مجلس شورای اسلامی اطلاعات کاملتری را نسبت به مجلس شورای اسلامی کسب نمایند.

- مجلس شورای اسلامی از نمایندگان ملت که به طور مستقیم و با رای مخفی انتخاب می شوند تشکیل می گردد (اصل 62 قانون اساسی)

- دوره نمایندگی مجلس چهار سال است. (اصل 63 قانون اساسی)

- عده نمایندگان مجلس شورای اسلامی دویست و هفتادنفر است . (قسمتی از اصل 64 قانون اساسی )

- زرتشتیان و کلیمیان هر کدام یک نماینده و مسیحیان آشوری و کلدانی مجموعا یک نماینده و مسیحیان ارمنی جنوب و شمال هر کدام یک نماینده انتخاب می کنند. ( قسمتی از اصل 64 قانون اساسی)

برای دیدن بقیه ی مطلب به ادامه ی مطلب بروید.

 


:: موضوعات مرتبط: اجتماعی هفتم , ,



صلیب سرخ(مطالعات اجتماعی)
نوشته شده در سه شنبه 12 آذر 1392
بازدید : 939
نویسنده :

 

روز جهاني صليب سرخ و هلال احمر 

 

اين سازمان بين المللي که با هدف تخفيف آلام انساني و حفظ و پيشرفت بهداشت عمومي تشکيل شد، بر اساس موافقتنامه ژنو در سال 1864 ميلادي و به خصوص به علت تلاش شخصي به نام ژن هنري دونان (Jean Henry) (Dunant) (صليب سرخ سوئيسي ) نام گرفت. (

 

)در سال 1862 ، دونان كتابخاطره اي از سولفرينو Solferino )را شرح داد و خواستار تشكيل جمعيت هاي امدادي داوطلب براي تسكين آلام اين گونه آسيب ديدگان از جنگ شد.

 

او چنين بيان داشت که:

 

آيا نبايد امكاناتي در زمان صلح و آرامش وجود داشته باشد و جمعيت هايي امدادي با داوطلباني ايثارگر و كاملاً صالح تشكيل شوند که هدف شان مراقبت از زخمي ها در زمان جنگ باشد؟

 

 

 

وي پيشنهاد كرد كه خدمت به زخمي هاي نظامي، فعاليتي بي طرف محسوب شود و انجمن ژنو امور عام المنفعه با علاقه ي وافر از پيشنهاد وي استقبال كرد. در نتيجه، يك كنفرانس بين المللي با شركت نمايندگان 16 كشور در ژنو تشكيل شد و موافقتنامه 1864 ميلادي براي بهبود وضع مجروحان جنگ، تدوين شد و به امضاي نمايندگان دوازده دولت از كشورهاي شركت كننده رسيد.

 

مواردي که در اين موافقتنامه پيش بيني شد، شامل موارد زير بود:

 

بي طرف شمردن متصديان خدمات پزشكي نيروهاي مسلح.-

 

رفتار انساني با زخمي ها.-

 

بي طرفي غير نظامياني كه داوطلبانه به كمك مجروحان جنگ مي شتابند.-

 

-علامتي بين المللي به منظور مشخص ساختن اعضا و وسايلي كه در اين راه به كار مي روند که بر اساس مليت دونان و به تقليد از پرچم سوئيس ، به شکل صليبي سرخ بر زمينه اي سفيد انتخاب شد.

 

در سال 1963 ميلادي، در 88 كشور جهان، جمعيت هاي ملي صليب سرخ پديد آمد.-

 

همچنين دو گروه بين المللي ديگر که مركز آنها نيز در ژنو بود، داير شد:

 

يكي (كميته بين المللي صليب سرخ) که در سال 1863 ميلادي تأسيس شد و از 25نفر از بزرگان سویس تشکيل شده بود كه هنگام  جنگ به عنوان ميانجي بي طرف خدمت کند:

 

دوم (اتحاديه جميعت هاي صليب سرخ) بود که در سال 1919 ميلادي تاسيس شد و هدفش كمك هاي متقابل و همكاري و توسعه فعاليت هاي مربوطه در زمان صلح بود.

 

فعاليت صليب سرخ بين المللي از پايان جنگ جهاني دوم توسعه فراواني يافت.

 

 

 

هلال احمر

 

در سال 1876 ميلادي، دولت عثماني (ترکيه) به جاي استفاده از نشان صليب سرخ از معكوس رنگ هاي پرچم خود، يعني هلال ماه قرمز رنگ (هلال احمر) در زمينه سفيد براي جمعيت ملي خود استفاده كرد. از آن به بعد در كشورهاي اسلامي به جاي صليب سرخ، هلال احمر به عنوان نماد اين سازمان به كار گرفته شد.

 

جايگاه جمعيت هلال احمر از نظر عرف بين المللي نيز بسيار حائز اهميت است.

 

در حال حاضر صليب سرخ و هلال احمر بين المللي بزرگ ترين شبكه بشردوستانه غيرسياسي و امداد رساني جهاني را تشكيل مي  دهد.

 

 

 

امروزه در سطح بين المللي يكي از معيارهاي سنجش ميزان فعاليت هاي بشردوستانه و غيرسياسي در هر كشور، وضعيت جمعيت ملي صليب سرخ و يا هلال احمر و عدم وابستگي و غيرسياسي بودن آن است.

 

كميته بين المللي صليب سرخ(ICRC ) كه مقر آن در ژنو( سوئيس) قرار دارد، سازماني است بي طرف، بي غرض و مستقل كه وظيفه منحصراً بشردوستانه آن عبارت است:

 

حفاظت از زندگي و كرامت قربانيان جنگ و نيز خشونت داخلي، و ياري رساندن به آن ها. فعاليت هاي كميته بين المللي بر پايه مقررات حقوق بشردوستانه استوار است و در موارد سياسي، ديني و عقيدتي بي طرف است.

 

از آن پس جمعيت شير و خورشيد سرخ ايران به جمعيت (هلال احمر جمهوري اسلامي ايران) تغيير نام داد.

برای دیدن بقیه به ادامه ی مطلب بروید.


:: موضوعات مرتبط: اجتماعی هفتم , ,
:: برچسب‌ها: صلیب سرخ , ,



بیمه(مطالعات اجتماعی)
نوشته شده در سه شنبه 12 آذر 1392
بازدید : 855
نویسنده :

بیمه قراردادی است که اشخاص با پرداخت وجهی تحت عنوان حق بیمه ،منعقد کنند که در صورتی که موضوع بیمه گذاشته به نحوی از انحاء در مخاطره افتد شرکت بیمه از عهده خسارت برآید. بیمه شامل موارد ذیل می‌شود: بیمه عمر، بیمه اعضاء بدن، بیمه حریق، بیمه سرقت و غیره.

بیمه در ساده‌ترین تعریف؛ روشی است برای انتقال ریسک. در تعریف ماده یک قانون بیمه ایران: بیمه عبارت است از قراردادی که به موجب آن یک طرف (بیمه گر) تعهد می‌کند در ازای پرداخت وجه یا وجوهی از طرف دیگر(بیمه گذار) در صورت وقوع یا بروز حادثه خسارت وارده بر او را جبران نموده یا وجه معینی را بپردازد. متعهد را بیمه گر، طرف تعهد را بیمه گذار و وجهی را که بیمه گذار به بیمه گر می‌پردازد حق بیمه و آنچه را که بیمه می‌شود موضوع بیمه نامند.

این تعريف بيمه را صرفاً عقدي دانسته که بين طرفين قرارداد يعني بيمه گر و بيمه گزار منعقد می شود و براي هريك تعهداتي به وجودمي آورد. لكن از نظر فن بيمه، بيمه عبارت از اين نيست كه بين بيمه گر و يك بيمه گزار رابطه حقوقي ايجاد كند. اگر درمقابل بيمه گر فقط يك بيمه گزار وجود داشته باشد اصولاً” بيمه اي وجود ندارد و عمل بيمه گر توجيه پذیر نيست.

باتوجه به ماهيت عمل بيمه، قرارداد بيمه گر با بيمه گزار زماني كاربيمه گري تلقي مي گردد كه يكي از هزارها قراردادي باشد كه بين بيمه گر و بيمه گزار بسته شده و بعبارت ديگر بيمه گزار در زمره گروه بيمه گزاران قرار گيرد.

تعریف فنی بیمه

باتوجه به موارد يادشده وازديدگاه فني: بيمه عملي است كه به موجب آن يك طرف(بيمه گر) باقبول مجموعه خطرها و بارعايت قواعد آمار و احتمالات درازاء دريافت وجهي(حق بيمه) از طرف ديگر (بيمه گزار)تعهد مي نمايد درصورت تحقق خطر معيني خسارت وارد به او و ياشخص ديگر را جبران كرده و يا وجه معيني بپردازد و يا خدمتي انجام دهد.

 

برای دیدن بقیه ی مطلب به ادامه ی مطلب بروید.

 

 


:: موضوعات مرتبط: اجتماعی هفتم , ,



زندگی نامه ی دیمیتری ایوانوویچ مندلیف
نوشته شده در سه شنبه 12 آذر 1392
بازدید : 1064
نویسنده : امیرحسین رمضانخانی

کمتر کسي است که با جدول تناوبي مندليف در دروس شيمي آشنايي نداشته باشد و حداقل نام اين جدول را شنيده و ديده است. اين جدول به شيميدانان تا کنون کمک هاي شاياياني کرده است، زيرا همه عناصر موجود و کشف شده، وزن و نوع خاصشان توسط دانشمند مشهور روسي، ديميتري ايوانويچ مندليف طبقه بندي شده است. اين دانشمند برجسته توانست با تبحر کافي در شيمي به خواص عناصر مختلف دست يابد و آن ها را به همگان معرفي کند. در اين مقاله به زندگي پر فراز و نشيب اين شيميدان اشاره مي کنيم تا اطلاع کامل در زمينه نحوه زندگي و تلاش هاي مستمر او به دست آوريد.

 

کودکي يک يتيم

ديميتري ايوانويچ در هفت فوريه سال 1834 در شهر تويولسک سيبيري در يک خانواده متوسط و پرجمعيت چشم به جهان گشود. او چهاردهمين فرزند خانواده مندليف به شمار مي رود. پدرش ايوان مدير يکي از مدارس محلي بود و مادرش ماريا در کارگاه شيشه گري که از پدرش به ارث برده بود کار مي کرد تا بتوند کمک خرج شوهرش باشد. پدربزرگ ايوانويچ نير مسئول اولين روزنامه محلي در سيبري بود. ديميتري ايوانويچ زندگي خوب و آرامي داشت تا اين که پدرش را بر اثر يک بيماري قلبي از دست داد و يتيم شد. از آن به بعد اندوه و نااميدي فضاي خانه را پر کرده و ايوانويچ که پنج سال بيشتر نداشت در غم از دست دادن پدر افسرده شد. مادر بيشتر کار کرد تا هزينه خانواده پر جمعيتش را درآورد. او شبانه روز در کارگاه شيشه گري مشغول ساخت انواع ظروف بلوري بود تا بچه هايش در آسايش زندگي کنند و به تحصيل بپردازند. ديميتري ايوانويچ به مدرسه توپولسک رفت و استعداد درخشان خود را در زمينه رياضي و فيزيک به معلمان خود نشان داد. عصر ها بعد از اتمام مدرسه به کارگاه نزد مادرش مي رفت و او را در شيشه گري کمک مي کرد. دايي اش بسارگين راهنما و دوست خوبي براي ديميتري بود. وقتي ديميتري پا به 14 سالگي گذاشت مادرش به او قول داد که وي را به مدرسه سن پترزبورگ براي ادمه تصيل بفرستد اما بخت با آنان يار نبود و کارگاه شيشه گري آتش گرفت و همه سرمايه شان از دست رفت.
ديميتري براي يافتن شغل پز درآمد به سن پترزبورگ رفت و در آن جا به تدريس در يک مدرسه پرداخت. او در سال 1850 توانست بورس تحصيلي بگيرد و و به تحصيل در رشته رياضي، فيزيک و شيمي بپردازد. او خانواده خود را هم به سن پترزبورگ آورد اما متاسفانه مادر و خواهرش به بيماري سل دچار شدند و او را به با يک دنيا غم و اندوه تنها گذاشتند.


 

درخشش در دانشگاه

 

علي رغم مشکلات و فشار روحي بر ديميتري، او از درس غافل نشد و با نمرات عالي دروس دانشگاهي را مي گذراند. ديميتري بر اثر فقر و و اندوه بيمار شد تا حدي که پزشکان تصور کردند او نيز به سل ميتلا شده است. لذا به او توصيه کردند که به يک جاي خوش آب و هوا برود و کمي استراحت کند.ديميتري به جزاير کريمه سفر کرد و کمکم سلامت خود را به دست آورد و بعد به سنت پترزبورگ بازگشت. او زير نظر آ. وسکرسنکا شيميدان بزرگ روسي به آموختن علم شيمي پرداخت و در سال 1855 با دريافت يک مدال طلا فارغ التحصيل و به تدريس در دبيرستان مشغول شد و کتاب شيمي آلي را منتشر کرد که اولين کتاب درسي شيمي آلي روسي بود. او به فرانسه و آلمان دعوت شد تا در کنفرانس ها شرکت کند. سپس با ارائه کتابي تحت عنوان اتحاد آب و الکل در زمينه شيمي صنعتي درجه دکتري گرفت و استاد شيمي در دانشگاه سن پترزبورگ شد. او چند کتاب با عنوان شيمي معدني و اصول شيمي منتشر کرد که مرد توجه اساتيد شيمي قرار گرفت.

در سال 1864 با دختري به نام فزووز لشوا در دانشگاه آشنا شد و ازدواج کرد. ثمره اين ازدواج دو فرزند بود يک پسر به نام ولوديا و يک دختر به نام الگا. اما اين ازدواج فرجام خوبي نداشت و به طلاق و جدايي منجر شد.


 

 

خلق جدول مندليف

در سال 1869 جدول عجيبي را تنظيم کرد که عناصر بر اساس خواص مواد در خانه هاي عمودي و افقي قرار گرفته شده بود. به يان ترتيب اين جدول از سبک ترين عنصر يني هيدروژن آغاز و به سنگين ترين آنها يعني اورانيوم خاتمه پيدا مي کرد. ديمتري عاشق خواهر دوستش پوپوف شد لذا با او ازدواج کرد که ثمره يان ازدواج چهار فرزند بود. ديمتري براي خلق عجيب و غريبش مورد تمسخر اعضاي انجمن و شيميدانان روسيه قرار گرفت، ولي فقط لوتادمير دانشمند بزرگ شيمي بود که او را تشويق به ادامه کارش مي کرد. در سال هاي بعد اسکانديوم و ژورمانيم را کشف کردند که مندليف اين عناصر را هم در جدولش قرار داد.


 

مهاجرت           

 

 

ديمتري مردي آزادي خواه و خستگي ناپذير و علاقه مند به مسائل اجتماعي بود لذا مورد انتقاد از سوي دولت تزار قرار گرفت. وقتي حکومت تزار او را سد راه خود ديدند وي را به کشورهاي خارجي فرستادند تا از روسيه دور باشد. مندليف به پاريس رفت و در آزمايشگاه ورتس شيميدان فرانسوي مشغول به کار شد. وپمدتي را هم به همکاري با بونزن شيميدان و فيزيکدان آلماني پرداخت. سپس به آمريکا سفر کرد و از چاه نفتي پنسسيلوانيا بازديد به عمل آورد. مندليف هنگام کسوف سال 1906 به فرانسه رفت و براي تحقيق فضايي با بالون به هوا پرواز کرد. 
او در همان سال در ليست نامزدهاي جايزه نوبل قرار گرفت ولي به دليل اين که «مواسان» شيميدان فرانسوي يک راي بيش از او آورد اين جايزه به مندليف نرسيد. مندليف يکي از چهره ها و شخصيت هاي دوست داشتني نزد مردم روسيه بود. لذا به هنگام جنگ روس و ژاپن آنان از مندليف خواستند که به کشورش باز گردد و قوت قلب مردم کشورش باشد. از اين رو سال هاي آخر زندگي مندليف در غم و نگراني جنگ و خونريزي گذشت. 
مدليف به کتاب هاي علمي و تخيلي ژول ورن علاقه زيادي داشت و در اوقات فراغت به مطالعه اين کتب مي پرداخت. در سال 1907 هنگام مطالعه يکي از کتاب هاي ژول ورن بود که به آنفلوآنزا دچار شد. بسياري از پزشکان سن پترزبورگ براي معالجه او تلاش زيادي کردند اما او بر اثر تب و عفونت گلو و سينه دوام نياورد و در سن 73 سالگي چشم از جهان فروبست. از آن زمان به بعد همه خانه هاي جدول وي پر شد و آخرين خانه خالي در سال 1938 با کشف اکتينيم در پاريس پر شد و به اين ترتيب جدول عجيب و غريب اين شيميدان پرکار به بار نشست. در سال 1955 عنصر شماره 101 اين جدول نيز کشف شد و افتخار وي مندليفيم نام گذاري شد.


:: موضوعات مرتبط: شیمی , ,
:: برچسب‌ها: دیمیتری مندلیف , مندلیف , ,



خود آگاهی
نوشته شده در سه شنبه 12 آذر 1392
بازدید : 1052
نویسنده : امیرحسین رمضانخانی

خودآگاهی

«خودآگاهي» توانايي شناخت خود و آگاهي از خصوصيات، نقاط ضعف و قوّت، خواسته‌ها، ترسها و انزجارهاست. براي اكثر ما توصيف ويژگي‌هاي اخلاقي و رفتاري خود براي ديگران، كار سخت و دشواري است. به عنوان مثال ممكن است پاسخ به اين سوال كه چه كسي هستيم، سخت و دشوار باشد. اكثر ما فقط در مورد ويژگي‌هاي كلي و عمومي خود از جمله سن، جنس، نام خانوادگي، تحصيلات، وضعيت شغلي و ... خود صحبت مي‌كنيم و از ويژگي‌هاي شخصيتي و رفتاري خود اطلاعات كافي و مناسبي نداريم. به عنوان مثال، نمي‌دانيم كه چه كارهايي را خوب مي‌توانيم انجام دهيم؟ چه ويژگي‌هاي اخلاقي خوب و مثبتي داريم؟ به چه علت مهربان هستيم؟ چه ويژگي‌هاي منفي اخلاقي داريم. خود آگاهی به ما کمک می کند از نيازهاي خود اطلاع پيدا كنيم و ياد بگيريم كه از مسيرهاي سالم نيازهاي خود را مرتفع سازيم. در زندگي خود اهداف واقعي را دنبال نماييم و از دنبال كردن اهداف غيرواقعي، تخيلي و غیر ممکن پرهیز کنیم. در نهايت خودآگاهي باعث ارزشمندي ما مي‌شود و به ما كمك مي‌كند تا دنبال ارزشهاي واقعي به جاي ارزشهاي كاذب باشيم و رضايت كافي از زندگي داشته باشيم. اجزای خود آگاهی:

هوش هيجاني

كنترل روابط

عزت نفس


:: موضوعات مرتبط: تفکر و پژوهش هفتم , ,
:: برچسب‌ها: خود آگاهی , ,



طرز تهیه راکت و گلایدر ابتدایی
نوشته شده در سه شنبه 12 آذر 1392
بازدید : 1097
نویسنده :



جدول تناوبی
نوشته شده در سه شنبه 12 آذر 1392
بازدید : 909
نویسنده :

جدول تناوبی عناصر شیمیایی نمایشی از عناصر شیمیایی است که براساس ساختار الکترونی مرتب شده است، بطوریکه بسیاری از خواص شیمیایی بصورت منظم در طول جدول تغییر نماید. جدول اولیه بدون اطلاع از ساختار داخلی اتمها ساخته شد: اگر عناصر را بر حسب جرم اتمی آنها مرتب نمائیم، و آنگاه نمودار خواص معین دیگر آنها را بر حسب جرم اتمی رسم نمائیم، میتوان نوسان یا تناوب این خواص را بصورت تابعی از جرم اتمی مشاهده نمود. اولین کسی که توانست این نظم را مشاهده نماید، یک شیمیدان آلمانی به نام Johann Wolfgang D?einer بود. او متوجه تعدادی تثلیث از عناصر مشابه شد: 

نمونه تثلیث ها
عنصر جرم اتمی چگالی ------ عنصر جرم اتمی چگالی
Cl 35.5 1.56 g/L ------ Ca 40.1 1.55 g/cm3
Br 79.9 3.12 g/L ------ Sr 87.6 2.6 g/cm3
I 126.9 4.95 g/L ------ Ba 137 3.5 g/cm3


و به دنبال او، شیمیدان انگلیسی John Alexander Reina Newlands متوجه گردید که عناصر از نوع مشابه در فاصله‌های هشت تایی یافت می شوند، که آنها را با نت‌های هشتگانه موسیقی شبیه نمود، هرچند که قانون نت‌های او مورد تمسخر معاصرین او قرار گرفت. سرانجام شیمیدان آلمانی Lothar Meyer و شیمیدان روسی Dmitry Ivanovich Mendeleev تقریبا بطور همزمان اولین جدول تناوبی را، با مرتب نمودن عناصر بر حسب جرمشان، توسعه دادند( ولی مندلیف تعداد کمی از عناصر را خارج از ترتیب صریح جرمی، برای تطابق بهتر با خواص همسایگانشان رسم نمود – این کار بعدها با کشف ساختار الکترونی عناصر در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم توجیه گردید). فهرست عناصر بر اساس نام، علامت اختصاری و عدد اتمی موجود میباشد. شکل زیر جدول تناوبی عناصر شناخته شده را نمایش میدهد. هر عنصر با عدد اتمی و علامتهای شیمیایی. عناصر در یک ستون ("گروه") از لحاظ شیمیایی مشابه می باشند. 


گروه 1 2   3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18
ردیف  
1 1
H
  2
He
2 3
Li
4
Be
    5
B
6
C
7
N
8
O
9
F
10
Ne
3 11
Na
12
Mg
    13
Al
14
Si
15
P
16
S
17
Cl
18
Ar
4 19
K
20
Ca
  21
Sc
22
Ti
23
V
24
Cr
25
Mn
26
Fe
27
Co
28
Ni
29
Cu
30
Zn
31
Ga
32
Ge
33
As
34
Se
35
Br
36
Kr
5 37
Rb
38
Sr
  39
Y
40
Zr
41
Nb
42
Mo
43
Tc
44
Ru
45
Rh
46
Pd
47
Ag
48
Cd
49
In
50
Sn
51
Sb
52
Te
53
I
54
Xe
6 55
Cs
56
Ba
* 71
Lu
72
Hf
73
Ta
74
W
75
Re
76
Os
77
Ir
78
Pt
79
Au
80
Hg
81
Tl
82
Pb
83
Bi
84
Po
85
At
86
Rn
7 87
 Fr 
88
Ra
** 103
Lr
104
Rf
105
Db
106
Sg
107
Bh
108
Hs
109
Mt
110
Ds
111
Uuu
112
Uub
113
Uut
114
Uuq
115
Uup
116
Uuh
117
Uus
118
Uuo
 
لانتانیدها 57
La
58
Ce
59
Pr
60
Nd
61
Pm
62
Sm
63
Eu
64
Gd
65
Tb
66
Dy
67
Ho
68
Er
69
Tm
70
Yb
** آکتینیدها 89
Ac
90
Th
91
Pa
92
U
93
Np
94
Pu
95
Am
96
Cm
97
Bk
98
Cf
99
Es
100
Fm
101
Md
102
No

 

گروههای شیمیایی جدول تناوبی
قلیائی فلزیها قلیائی خاکیها لانتانیدها آکتینیدها فلزات انتقالی
فلزات ضعیف شبه فلزات غیر فلزات هالوژنها گازهای کامل


:: موضوعات مرتبط: شیمی , ,
:: برچسب‌ها: جدول تناوبی , ,



تعداد صفحات : 8